گلستان الکترونیک

برگی از گلستان الکترونیک ! که پروگرم آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها !

برگی از گلستان الکترونیک !که پروگرم آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها !وقتی تازه وارد شرکت مان شده بودم ،‌ همچون هر نوگلی به بوستان ، در پی جاهی بودم و مقامی. هر آن در پی مدیران از برای قانع کردن به خرید سخت افزارِ‌ جدید ، و...

ادامه مطلب

دایدالوس، سردسته ی خلافکاران

دایدالوس، سردسته ی خلافکاران

سلام. دایدالوس هستم. در گذشته من یک خلافکار حرفه ای گریزپا بودم. خلافم چه بود؟ انجام پروژه های دانشجویی! در این امر شوم بقدری آوازه داشتم، که اساتید دانشگاه بهم کیس میدادند. دلیلش هم این بود که برخلاف برخی حضرات، من برای پول ک...

ادامه مطلب

خاطرات خراب کاری های ما در آزمایشگاه الکترونیک!

خاطرات خراب کاری های ما در آزمایشگاه الکترونیک!

سلام.سال های دانشگاه به هر سختی که بود گذشت! اما با خودش یه بغل خاطره با خودش باقی گذاشت. چه شیطنت هایی که سر آزمایشگاه الکترونیک و مدار منطقی نمی کردیم! یادمه ما یه استاد خیلی سخت گیر داشتیم. به همههه چیز گیر مید...

ادامه مطلب

معامله شیرین دایدالوس

معامله شیرین دایدالوس

سلام، دایدالوس هستم. در دهه هشتاد که نوجوانی بیش نبودم و تازه کار در الکترونیک، تابستان برای کارآموزی به یک شرکت همی رفته بودم.   من و بورد ها روزی مدیر داخلی را همی نالان و درمانده دیدم، چرا که یک عالمه بورد قدیمی و منسو...

ادامه مطلب

ترانزیستور با یه عالمه تجربه

ترانزیستور با یه عالمه تجربه

سلاممن یه دهه هشتادی عاشق الکترونیکم و تجربه زیادی در الکترونیک ندارم. پس شاید داستانی رو که تعریف می‌کنم خیلی خام به نظر به رسه.  تغییر رشته همه چیز از اونجا شروع شد که توی سال نهم کلاسمونو بردن یه هنرستان و اونجا ...

ادامه مطلب

مکالمه مجانی من و علی!

مکالمه مجانی من و علی!

با سلام اومدم بنویسم خاطره‌ام مربوط به چند سال پیشه که فهمیدم چقدر پیر شده‌ام! ولی حدود 25 سال پیش که کیوسک‌های تلفن هنوز سکه‌ای بودن تونستیم یه وسیله مکالمه مجانی بسازیم. بله فرستنده FM، البته با گیرنده رادیو به لطف اختراع بز...

ادامه مطلب

Bomber man

Bomber man

آقا ما یه پروژه‌ای طراحی کرده بودیم واسه کنترل دور موتور نمونه‌های اولیه اوکی بود و با یکی دوتا تغییر واسه بهتر شدن کار و نهایی کردن پروژه یه PCB زدیم. PCB آماده شد و با تمام افتخار به همکارم که سرپرست پروژه‌ام بود گفتم حتماً می ...

ادامه مطلب

ماشین الکترونیکی

جلوه های بصری، زیر انداز، قطعه و عزراییل!

زمستون سال 93 بود که طبق معمول همیشه سیاست‌های مجموعه، می‌بایستی پروژه‌هایی را با فرمت دیداری و پرجلوه بصری را در چشمان درشت بین مسوولین گرانقدر صدارت و وزارت در تمامی وزن‌های رده بندی، مورد نوازش و عنایت قرار می‌دادیم. آن‌هم با ...

ادامه مطلب

میگذاشتی لااقل یه هفته رو کار کنه!

میگذاشتی لااقل یه هفته رو کار کنه!

سلام. بگذارید خاطراتم رو از دوران کودکیم شروع کنم. من از دوران کودکی خیلی به الکترونیک و لوازم الکترونیکی علاقه خاصی داشتم. بازی بچگیم هام هم راه انداختن آرمیچر و لامپ 3 ولتی و این چیزا بود. خیلی دوست داشتم بدونم لوازم برقی چجور...

ادامه مطلب

دوران عاشقی

عاشقانه من و سیاوش

این خاطره را با عشق تقدیم میکنم به دهه هفتادی و دهه هشتادی های عزیز که الان میتونن با دو تا کلیک هر جنسی را خواستند دو روزه دم خونشون تحویل بگیرن و حتی با یک کلیک و یک برد آردوینو کلی ماژول را در زمانی کوتاه راه اندازی کنند, و الب...

ادامه مطلب