خاطره

مجله علم الکترونیک !

مجله علم الکترونیک

یادمه دوران دبیرستان بودم، مدرسه واسه کتابخونه یه سری کتاب جدید سفارش داده بود.

مسئول کتابخونه هم یه تعداد از کتاب های قدیمی رو که دیگه به درد کتابخونه نمی خورد رو جدا کرده بود و به بچه ها گفت هرکس هر کدوم رو که دوست داره میتونه ببره برای خودش.

اون وسط مسطا یه مجله دیدم به اسم علم الکترونیک!

بازش کردم، دیدم دقیقا همون چیزایی رو نوشته که من خیلی دوست دارم یادشون بگیرم!

انواع مدارای رادیویی!

طرز کارشون!

و…

اما حیف یکم قدیمی بودن! هم مداراتی که یاد داده بود و هم خودش!

اما با این حال بازم واسه من نوستالوژی داشت و دوسشون داشتم! واسه همین میرفتم بازار قطعه میخریدم و مدار هاشو می بستم!

الآن سیسوگ یه جوروایی حکم همون مجله دوست داشتنی رو برام داره.

*خاطره ارسالی از احمد، اصفهان

انتشار مطالب با ذکر نام و آدرس وب سایت سیسوگ، بلامانع است.

شما نیز میتوانید یکی از نویسندگان سیسوگ باشید.   همکاری با سیسوگ

4 دیدگاه در “مجله علم الکترونیک !

  1. Avatar for م.اخوان م.اخوان گفت:

    با سلام.آیا شماره های قدیمی مجله علم الکترونیک رو برای خرید یا دانلود دارید؟

    1. Avatar for Sisoog Os Sisoog Os گفت:

      سلام نه متاسفانه
      ولی جایی پیدا کردید حتما اینجا به اشتراک بگذارید

    2. Avatar for محمدحسین محمدحسین گفت:

      سلام دوست عزیز ضمن تشکر از سایت محترم سیسوگ من آرشیو نسبتا کاملی از اینا دارم که هرروز هم کامل میکنم
      فعلا در کانالی در تلگرام به نام “کانال رادیو و الکترونیک” جهت استفاده دوستان علاقمند گذاشتم ممنون میشم که با اسکن کتب قدیمی و خارج از قانون کپی رایت یاری کنید

  2. Avatar for idamawand idamawand گفت:

    یادگیری برنامه نویسی

    سلام
    من یادمه استارت برنامه نویسی من با این ماجرا شروع شد

    پروژه کاردانی ما ساخت روبات مسیر یاب بود و یکی از اساتید دانشگاه خواست کلاس اموزش برنامه نویسی بزار جلسه اول تشکیل شد و یه سری خواسته داشت برا جلسه بعد ، جلسه بعد شد هیشکی از بچه ها کاری نکرده بود!
    و استاد که کلا بی خیال کلاس شد و انصراف داد از اموزش
    ولی قبل انصرافش یه تیکه کوچولو کد گفت
    Set portb.0
    Waitms
    Reset portb.0
    Waitms

    با این دستور گفت میتونید یه led رو روشن خاموش کنید.
    من از اونجا شروع کردم هی set کردم هی resrt
    تا رفتم سراغ اولین پروژم.
    روبات ساختم چه روباتی کلا خط راست رو منحرف میشد.

    شب تا صبح هی کد بزن لحیم کن تا این روبات خرکت کنه
    بلاخره حرکت کرد ولی مورچه وار
    سرانجام من pcb شو طراحی کردم لحیم کردم کدش نوشتم البته بدون pwm
    خدا چشتون روز بد نبینه رسیدبم روز مسابقه همه بچه با روباتهای زیبا و سرعتی و دقیق اومده بودن ولی برا ما نا راه رفتن نداشت و ظاهرش هم که بماند چجوری بود این نکته هم بگم که ما ۱۰ گروه بودیم و تنها گروهی که خودش ساختخ بود ما بودیم بقبه همه کارسون بیرون کسی دیگه انجام داده بود،
    از شانس ما یکی بچه که عینکی بود و اونروز عینک نزده بوده دنده عقب اومده بود روبات بخت برگشته ما که کنج دیوار پارک بود لگد کرد و چرخش شکست من برا چرخش یه ماشین اسباب بازی نو خریدم و از چرخش استفاده کردم.
    بهرحال چرخه شکست ما که روبات مون داغون بود داغوتنتر شده اسیب روحی شدیدی بهش وارد شد تفلک
    هر جور شده جم جور کردی با چسب اینا تا سرپا بشه
    همهدبچه ها روبات انداختن رو خط عین جت میرفتم و همه مسیرهارو رد میکرد

    نوبت ما که شد روبات گذاشتم رو خط مشکی بجای اینه مسرو ادامه بده مستقیم یک مسیر انحرافی زد به سمت داورا
    استاد ها هه بودن
    به نظرتون چه حسی داشتیم ما؟
    البته هم گروهیم قبلش کلا از سالن مسابقه خارج شده بود .رفت گم گور شد.

    بلاخره این شروع این شروع برنامه نویسی و طراحی برد و خرید قطعات شد و ناامید نشدم و ادامه دادم.

    البته نمره پایان نامه من و دوستم شد ۲۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *