چند مدتی بود از یه نفر میخواستم سورس و مدار فلاشرو برام درست کنه و بخرمش و بدم بازار و واسه خودم منبع درآمد باز کنم. ولی سر ۵۰ تومن به توافق نرسیدیم!
این تلنگری شد که برم و برنامهنویسی یاد بگیرم.
بعد از حدود چند ماه که طراحیش تموم شد، خواستم ۵۰ تا درست کنم برای همین سفارش فیبر دادم دیدم واسه تیراژ کم گرون میگیرن بخاطر همین چند ماه بازم الاف شدم که روش سیلک اسکرین چاپ مدارو یاد بگیرم ?
منم همینطوری و بیشتر با احساس نیاز موتورم روشن میشه..
اگه وسیله ای لازم میشه که یا ساخته نشده یا خوب ساخته نشده یا واسه من ساخته نشده (نرخ خونه) خودم میسازمش.
اگه مهارتی رو نیاز دارم و گیر آدمای قله حماقت و مدعی و توخالی میافتم یا کسی نمیتونه کاری رو که ازش خواسته شده انجام بده و گند میزنه، هم با ناچاری هم با علاقه به پیگیری میرم سمت سعی میکنم سر از کارش در بیارم و اکثر مواقع هم موفق میشم میبینم کار خاصی هم نبوده و جامعه ما پر شده از قلههای حماقت و چاپرهای بی سواد خون تمع و اتحادهای مسخره!
میشه از این اخلاق بهرهبرداری کرد؛
… دیدم آی.سی. گرانه، رفتم ساختن آی.سی. را یاد گرفتم…
علیرضا جان، آفرین به همت شما. اما خیلی خسیس نباش!
باید بگم من بیشتر تمایل دارم هزینه کنم تا زمان بیشتری بخرم ! نه این که زمان بگذارم تا هزینه نکنم 😐
زمان چیزیه که دیگه به دست نمی آد
سخن شما صحیح ولی باید شرایط رو هم در نظر گرفت اون موقع زیاد نمیتونستم هزینه کنم و زیادم واسم بد نشد برنامه نویسی یاد گرفتم