الان اکثر خوانندههای سیسوگ، سر و کارشون با مدارات میکروکنترلری، آردوینو و میکروپروسسورهاست. بعضی ها با FPGA و GAL و چیپهای متنوع و پیشرفتهتر کار میکنن. بعضیها هم سرگرم کار با بردهای توسعه مبتنی بر SoC مثل رزبریپای هستن. به طور کلی در سال 2020 کمتر کسی سراغ استفاده از لامپ خلا میره! شاید خیلیاتون اصلا اسمش رو هم نشنیده باشید یا اگر شنیده باشید، فکر میکنید که یک تکنولوژی منسوخ شده است و دیگه کاربردی نداره!
شاید برای شما مفید باشد: آموزش FPGA
جالبه بدونید لامپهای خلا هنوز هم در حال ساخت هستن. هر چند ممکنه صرفا از اونا به عنوان تقویت کننده دیگه استفاده نشه ولی لامپ CRT داخل تلویزیون و مانیتورهای قدیمی و لامپ مگنترون ماکروویو خونههای شما همه و همه یک نوع لامپ خلا هستن. در فرستندههای برودکست باند SW و MW که توان بسیار بالایی دارن، هنوز از لامپهای عظیمالجثه ای استفاده میشه که 24 ساعته در 7 روز هفته و 365 روز سال در حال کار بوده و انرژی رادیویی زیادی در حد کیلو وات و مگاوات در فرکانسهای بالا رو تولید میکنن و صدا رو به خونه و ماشین شما میارن.
لامپ خلا یا لامپ وکیوم (به انگلیسی: vacuum tube, valve) یک حباب شیشهای مثل یک لامپ رشتهای هست که هوای داخل اون خارج شده و یک سری قطعات و صفحات فلزی مثل المنت و پلیت و گرید و… درونش موجوده و اصلیترین و اساسیترین عمل لامپ، کنترل حرکت و شار الکترونها هست. لامپهای خلا اوایل قرن 20 ام میلادی معرفی شدند. ساختار داخلی همه لامپها دارای اجزایی از جمله فیلامت (هیتر)، آنُد (پلیت)، کاتد و گرید (بجز لامپهای دیود) هست. لامپها بر اساس ساختار به چند دسته تقسیم میشن. دیود، تریود، تترود و پنتود از انواع لامپهای خلا هستن. در ادامه بیشتر از واژههای گرید و کاتد و پلیت استفاده میکنیم. سعی کنید اینارو همزمان که میریم جلو یاد بگیرید و به خاطر بسپارید که با هم قاطی نکنید! در ضمن جهت تاکید، پلیت همون آند هستش!
اولین قسمت لامپ که میخواهیم تشریح کنیم فیلامنت اون هست. فیلامنت لامپ یک رشته هست که وقتی جریان برق از اون عبور میکنه داغ میشه. درست مثل لامپهای قدیمی رشته ای که الان دیگه کمتر اونا رو تو خونههامون میبینیم. فیلامنت داخل ساختار داخلی لامپ در مجاورت کاتد قرار داره.
شکل زیر رو ببینید:
وقتی فیلامنت داخل لامپ داغ میشه، کاتد هم که نزدیک فیلامنت هست داغ میشه یا اصطلاحا میگیم برانگیخته میشه و چون برانگیخته شده، شروع میکنه به پرتاب الکترون. از طرفی قبلا ما یک ولتاژ مثبتی به پلیت متصل کردیم، پس یعنی اختلاف پتانسیل بین پلیت و کاتد یک مقدار مثبت هست. حالا الکترونهایی که در سطح کاتد هستند میتونند به سمت پلیت حرکت کنن چون که پلیت نسبت به کاتد ولتاژ بیشتری داره. نکته مهم اینجا اینه که الکترونها در جهت عکس قادر به حرکت نیستن بخاطر اینکه پلیت به اندازه کافی داغ نیست. همین خاصیت باعث میشه که ما بتونیم با لامپ خلا یک دیود درست کنیم که فقط جریان رو در یک سمت عبور میده. تا اینجا متوجه شدیم که یک دیود لامپی چطور کار میکنه.
آقای دی فارست وقتی که مشغول ارتقای اختراعش بود، یک صفحه سوم بین کاتد و پلیت اضافه کرد و اسم اونو گرید (شبکه) گذاشت و متوجه شد که ولتاژی که به گرید اعمال میکنه، باعث میشه که جریان آند تغییر کنه. وقتی که ولتاژ اعمالی به گرید از ولتاژ کاتد کمتر میشد و به سمت مقادیر منفیتر میرفت، جریان پلیت هم کمتر میشد. همین کشف ساده باعث به وجود اومدن لامپ تریود شد. لامپ تریود شامل سه صفحه به نامهای پلیت و کاتد و گرید بود و کاتد به وسیله فیلامنت گرم میشد. شکل زیر نماد مداری لامپ تریود رو نشون میده. این لامپ 5 تا پایه داره.
البته لامپها رو یه جور دیگه هم میشه با توجه بع نوع فیلامنت اونها هم طبقهبندی کرد. دسته اول داغ شده به شیوه مستقیم و دسته دوم داغ شده به شیوه غیر مستقیم که محبوبتر هم هستن. لامپی که عکسشو بالا دیدین داغ شده به شیوه غیر مستقیم هست چون فیلامنت نزدیک کاتد قرار گرفته و از نظر الکتریکی به هم متصل نیستن ولی در لامپهایی که به شیوه مستقیم داغ میشن، کاتد مستقیم حرارت میبینه و در واقع کاتد و فیلامت در هم ادغام میشن.
لامپهای تترود و پنتود به وسیله آقای شاتکی در سال 1919 معرفی شدن و مهمترین دلیل ارتقا تریودها به تترود و در نهایت پنتود، بدلیل مشکلات پایداری اونها و گین کم اونها بود. در تترود یک گرید دیگه به نام اسکرین گرید بین گرید اصلی و پلیت قرار گرفت. وقی که یک ولتاژ مثبت و کمی کمتر از ولتاژ پلیت به گرید دوم اعمال بشه و از طرفی با یک خازن هم مولفههای غیر DC اون زمین بشن، اثر میلر و میزان ظرفیت خازنی ورودی کمتر شده و ضریب تقویت لامپ ما بالاتر میره.
با این کار آقای شاتکی تونست گین لامپهای تریود رو بیشتر کنه. اما با این حال تترودها هم یک مشکل جدید داشتن. در تمامی لامپها الکترونها با شدت و انرژی زیادی به سطح پلیت برخورد میکنن که باعث میشه الکترونها از سطح پلیت پخش بشن. مثل وقتی که یک قطره آب با شدت به سطح یک استخر برخورد میکنه و آب به همه جا پخش میشه و دوباره قطرات آب داخل استخر فرود میان. خود این باعث یک تشعشع ثانویه درون لامپ میشه. توی تریودها این یک مشکل نبود چون که بالاخره پلیت ولتاژ زیادی نسبت به گرید و کاتد داشت و الکترونها دوباره جذب اون میشدن ولی توی تترود میتونستن جذب اسکرین گرید (گرید دوم) بشن. یعنی گرید دوم مثل یک پلیت دیگه عمل میکرد و از گین ما کم میکرد. البته این به این معنی نیست که تترودها خیلی بد بودن. بعضی وقتا با کمتر کردن ولتاژ پلیت نسبت به اسکرین گرید به جایی میرسیدیم که با کمتر کردن ولتاژ پلیت، جریان پلیت بیشتر میشد. این یعنی یک رفتار غیر خطی و نمونه بارز یک مقاومت منفی هست. با این کار میشد اوسیلاتور ساخت!
برای حل مشکل انتشار ثانویه تترودها، راهحل اضافه کردن یک گرید سوم بین اسکرین گرید و پلیت بود. اسم گرید سوم رو گرید سرکوبگر یا suppressor grid گذاشتن که کارش سرکوب کردن انتشار ثانویه بود. ولتاژ این گرید در حد ولتاژ کاتد یا زمین نگه داشته میشد. با این کار دیگه الکترونها برگشت نمیخوردن و دوباره توسط خود پلیت جذب میشدن. و به این صورت لامپ پنتود در سال 1926 توسط آقای تلگن اختراع شد. پنتودها در دو کلاس ساخته میشن. اونهایی که گرید سرکوبگرشون مستقیما و از داخل به کاتد متصله و اونهایی که گرید سرکوبگرشون به شکل یک پین جداگانه در دسترس کاربر هست.
تا حالا انواع لامپهای تقویتکننده رو تعریف کردیم و محتویات داخلشونو هم مقایسه کردیم. خلاصه تعریف رو توی عکس زیر میتونید ببینید و راحتتر متوجه مکان گریدها توی انواع لامپ بشید.
سوال اصلی: آیا واقعا لامپ بهتر از قطعات نیمه هادی است؟ نه خیر!
جواب حقیقتا نه هست. ببینید در مسیری که علم و دانش بشری داره حرکت میکنه تمام قطعات به سمت کوچکتر شدن، ارزون شدن، مصرف کمتر و افزایش راندمان میرن. نمونه بارز اون مقایسه درایوهای SSD و HDD هست. درایو های SSD نسبت به HDD هم جریان کمتری مصرف میکنن هم ابعاد کوچکتری دارن و هم وزن سبکتری دارن. سرعت کاری بالاتری دارن و عمرشون هم نسبت به HDD ها بیشتره و قطعات مکانیکی ندارن. قطعا تا 10 سال آینده SSDها تماما جای HDDها رو میگیرن و بالاخره قیمت اون ها نسبت به HDD ها کمتر خواهد شد و ایرادات اصلی اونها مثل آسیبپذیر بودن در برابر ضربه و شوک و … رفع شده و تا 50 سال آینده، بلایی که سر لامپ اومده سر HDD هم خواهد افتاد و به جز در کاربردهای خاص مثل آرشیو اطلاعات و بعضی از سرورها دیگه اثری از اونها نخواهد بود.
ترانزیستورها هم بالاخره جایگزین لامپهای خلا شدن. لامپها حرارت زیادی تولید میکردن. بازدهی و راندمان پایینی داشتن. ابعاد خیلی بزرگی داشتن و قابلیت مجتمع شدن در یک چیپ رو نداشتن و ولتاژ کاری بالا در حد کیلو ولت میخواستن که همین موضوع، تغذیه اونها رو پیچیده و مشکل میکرد مثل پیچیدن ترانس ولتاژ بالا و تهیه خازن ولتاژ بالا و خطرات در کنار اون مثل برق گرفتگی ولتاژ پلیت که برای تعمیر کارای تلویزیون و رادیوهای لامپی زیاد اتفاق افتاده. امپدانس خروجی نسبتا بالایی نسبت به مدارات ترانزیستوری داشتن که حتما بایستی یک شبکه تطبیق امپدانس هم توی خروجی بایستی قرار میگرفت. بعضی لامپها به یک دقیقه یا حتی هم بیشتر زمان نیاز داشتن که به خروجی پایدار برسن در صورتی که ترانزیستورها به صورت آنی شروع به کار میکنن. ترانزیستورها هستن که باعث تولید دستگاههای قابل حمل شدن و کاهش حجم دستگاهها و وارد عرصه شدن باتریها برای تغذیه وسایل برقی شدن. وجود ترانزیستورها بود الان شما میتونید یک گوشی با پردازنده 4 هستهای با فرکانس 1.2 گیگاهرتز و تکنولوژی 12 نانو متری در جیب شلوارتون حمل کنید و از حرارت 300 درجهای اون شاکی نباشید! همهی اینا دلایلی هستن که باعث برتری ترانزیستورها بر لامپها هستن اما بعضیها هنوز اصرار بر استفاده از لامپ دارن و خب دلایل اونا هم جالب و البته قابل احترام و کاملا هم درست هست.
دلایل برتری لامپ بر ترانزیستور
- لامپها به شدت خطی عمل میکنن و در خیلی از موارد نیازی به فیدبک منفی ندارن. خصوصا در انواع سیگنال کوچک لامپ.
- وقتی به اشباع برن و قلههای موج اصطلاحا برش بخوره، موج لبههای تیزی نخواهد داشت (بر خلاف تقویتکنندههای ترانزیستوری) و این ویژگی مهمی در تقویتکنندههای صوتی هست و دیستورشن کمتری ایجاد میکنه. اکثر کسایی که خیلی جدی موسیقی رو دنبال میکنن و یا شخصا موزیسین هستن این مورد رو بیشتر میپسندن.
- مقاومت در برابر ولتاژهای بالا و اور لود شدن در صورت قطع شدن ناخواسته لود که مهمترین برتری لامپ نسبت به ترانزیستور هست چون ترانزیستورها و ماسفتها به شدت در برابر اور لود شدن حساس هستن و ظرف مدت کوتاهی (حتی در حد 5 ثانیه و کمتر) هم ممکن هست بسوزند! (البته هستند ترانزیستورهای خاصی که در برابر اور لود شدن مقاومت کنند و منفجر نشن!)
- مشخصههای لامپ در برابر عوامل محیطی به شدت مقاوم هستن و به همین دلیل مدار بایاس و کنترل لامپ رو بسیار سادهتر میکنن.
- ظرفیت خازنی ورودی نسبت به ولتاژ تغییر کمتری داره. (اثر میلر)
- طراحی مدارهای لامپی نسبت به مدارات مشابه ترانزیستوری طراحی سادهتر و سبکتری دارن.
- اکثر مدارات لامپی در کلاس A یا AB کار کرده که میزان دیستورشن رو به حد زیادی کاهش میدن.
- لامپها به سادگی در صورت معیوب شدن توسط کاربر تعویض میشن.
- در زمان یک حمله الکترومغناطیسی، لامپها بر خلاف قطعات نیمه هادی میتونن جون سالم به در ببرن!
یک آمپلی فایر لامپی یا یک آمپلی فایر ترانزیستوری؟
خب هر دو! توی تبلیغات بعضی وقتا میبینیم که توی مشخصات واسه یه آمپلی فایر 150,000$ ترانزیستوری نوشتن که کیفیت صداش تقریبا با کیفیت یک آمپلی فایر لامپی برابری میکنه! چون مردم بنا رو بر این گذاشتن که کیفیت صدای لامپ اصیلتره ولی اصل قضیه اینجاست که هر آمپلی فایری فارغ از اینکه لامپی یا یا قطعات نیمه هادی درست شده باشه، اگر طبق اصول طراحی و ساخته بشه کیفیت بسیار عالی خواهد داشت و این حرف که لامپ چون لامپه کیفیت بهتری داره و این دست از صحبتها بیشتر تحت تاثیر تبلیغات و یا باور غلط عموم هستن. اگر بخواهیم کلیت دو تا آمپلی فایر لامپی و ترانزیستوری با مشخصات و کیفیت برابر مقایسه کنیم قطعا آمپلی فایر ترانزیستوری برنده هست چون خیلی از لامپ کوچکتر و کم مصرفتر و ارزونتر هست و ممکنه حتی کیفیت صدای بهتری هم نسبت به لامپ داشته باشه.
شاید برای شما مفید باشد: پری آمپلی فایر چیست؟ و تفاوت آن با آمپلی فایر چیست؟
(توی پرانتز لازمه عرض کنم که لامپ یک جذابیت بخوصی داره که فقط اونایی که دیدن یا باهاش کار کردن میدونن! برای کسی مثل من که لامپ خلا به عمرش ندیده بود، قطعا شنیدن صدای موزیکی که از توی لامپ تقویت میشه و میاد بیرون قطعا دهها برابر جذابتر خواهد بود. همین نور سرخ فیلامنت لامپ در شب آنچنان نگاههای یک جوان نسل هزاره رو میتونه به خودش جذب کنه که باعث بشه برای روزگاری قدیمی عاری از تکنولوژی که هیچ وقت به عمرش ندیده دلش تنگ بشه! همین مساله ممکنه سبب محبوبیت دوباره لامپها در عصر 10 نانومتریها باشه!)
لامپ EL90 یا 6AQ5
بریم سراغ اون لامپی که میخواهیم باهاش کار کنیم. این لامپ یک لامپ پنتود کم توان مناسب برای تقویت سیگنالهای صوتی در گیرندههای تلویزیونی و رادیویی هست. ولتاژ و جریان مورد نیاز فیلامنت این لامپ 6.3 ولت و 0.45 آمپر هست که مستقیما به پین های 3 و 4 اعمال میشه و طبق گفته دیتاشیت حداقل به 11 ثانیه زمان نیاز داره تا به اندازه کافی گرم بشه. اگر ولتاژ بیشتری به فیلامنت اعمال بشه ممکنه فیلامنت بسوزه و اگر ولتاژ کم باشه ممکنه اصلا لامپ کار نکنه پس باید حواستون به این ولتاژ باشه. البته حساسیت لامپ در حد ترانزیستورها نیست و همونطوری که قبلا هم گفتم، لامپ در برابر این تغییرات مقاومتر هست. حتی فیلامنت لامپ ممکنه تا 10 ولت رو هم تحمل کنه (بر اساس حدس و گمان) ولی خب به مرور زمان از عمر مفید لامپ کم میشه. چون همه لامپها یک عمر مفید دارن که بر اساس ساعت اعلام میشه و بعد از اون لامپ ممکنه کار نکنه یا فیلامنتش بسوزه یا گین کافی رو نداشته باشه که این ضعف لامپ هم نمایانگر یکی از دلایل برتری ترانزیستورها بر لامپ هست. جریانی که برای فیلامنت در دیتاشیت قید شده مخصوص زمانی هست که لامپ به وضعیت کاملا پایدار رسیده باشه. یعنی وقتی جریان فیلامنت در لامپی که کاملا سرد هست برقرار میشه، مقدار جریان خیلی بیشتر از مقدار قید شده هست ولی با عبور جریان کم کم فیلامنت داغ شده و مقاومت اون بالا رفته و جریان به مقدار ثابت 0.45 امپر میرسه. ولتاژ فیلامنت فرقی نداره که AC باشه یا DC. در خیلی از مدارات برای سادگی کار در ترانس تغذیه یک سیم پیچ ثانویه مخصوص فیلامنت درست میکنن و مستقیما ولتاژ AC رو به فیلامنت وصل میکنن ولی در مدارات صوتی معمولا پیشنهاد میشه برای اینکه در خروجی صدای هوم فرکانس 50 هرتز برق شهر شنیده نشه، اول ولتاژ فیلامنت تبدیل به DC بشه و بعد برای تغذیه فیلامنت بره. البته خود فیلامنت به خودی خود تاثیری در تقویت سیگنال نداره و فقط بدلیل مجاورتش با بقیه المانهای لامپ هست که ممکنه صدای هوم 50 هرتز بهشون القا بشه که این هم یکی دیگه از معایب لامپ هست. جنس بدنه لامپ از شیشه هست تا بتونه حرارتهای بالا رو تحمل کنه که البته این مورد هم یک عیب بزرگ داره و اون هم اثر microphonics هست. اگر به یکی از لامپهای یک آمپلی فایر لامپی در حال کار با نوک پیچ گوشتی به آرومی ضربه بزنید صدای اونو میتونید توی بلندگو ها بشنوید! خب این اصلا چیز خوبی نیست و میتونه باعث ایجاد فیدبک مثبت و خود نوسانی مخصوصا در آمپلی فایرهای صوتی بشه. یعنی وقتی شما صحبت میکنید ممکنه ارتعاشات بلندگو که نزدیک آمپلی فایر هست روی بدنه لامپ تاثیر بزاره و فیدبک ایجاد بشه.
یک سری از مشخصات این لامپ و حداکثر مقادیر ولتاژ مجاز برخی قسمتهای اون رو میتونید در عکس زیر ببینید. همینطور که میبینید حرارت این لامپ در داغترین نقطه ممکنه به 250 درجه هم برسه! دمایی که هیچ قطعه نیمه هادی توی اون نمیتونه دووم بیاره! ولی لامپ تازه توی اون دما راه میوفته و حتی میتونه بهتر کار کنه!
این لامپ EL90 ماست که قراره باهاش یک آمپلی فایر درست کنیم. این لامپ رو جناب اقای عبدالحق (EP5ABD/EP2MRD) از اساتید و پیشکسوتان رادیوآماتوری ایران مدتها پیش به رسم هدیه برای من فرستادند. حقیقتا تا به اون روز حتی یک دونه لامپ خلا هم به چشم ندیده بودم و اصلا با طرز کار رادیو و تلویزیون یا گرام لامپی هم آشنا نبودم ولی خب خیلی دوست داشتم بدونم حال و هوای کارکرد این وسایل چطوریه. من به ایشون قول دادم که با این لامپ یه آمپلی فایر بسازم و امروز هم همون روزی خواهد بود که اون آمپلی فایر رو میسازم. توجه داشته باشید اون فندک صرفا برای مقایسه ابعاد بوده و هیچ کاربرد دیگری ندارد! (!fingers crossed)
تا قسمت بعدی ما رو با نظراتتون زیر همین پست مستفیض کنید! 🙂
بسیار عالی بود.لذت بسیار بردم . عشق لامپ.
سلام به مهندس عزیزم.
باور دارم صدایی که از آمپلیفایر ترانزیستوری حاصل میشود به پای صدایی که از آمپلیفایر لامپی حاصل میشود نمیرسد. شاید به خاطر این است که جریان الکترونها از یک قطب به قطب دیگر لامپ هرگز قطع نمیشود و فقط به تناسب، کم یا زیاد میشود. اگر موسیقیدانهایی را که از قدیم بودهاند یا دستکم آنهایی که اوقات زیادی را با لامپهای الکترونی برای شنیدن موسیقی صرف کردهاند و اکنون با دستگاههای ترانزیستوری هم سر و کارشان افتاده است در دسترس دارید میتوانید با سوال کردن در این مورد، به درستی حرف این کوچک پی ببرید.
از مقاله بسیار مفیدتان هم استفاده بردم هم لذت.
سلامت باشید.
تمام اینهایی که فرمایش کردید، دُرُست؛ اما سخنم با کسانی که با هدفون موسیقی گوش میدن نیست. اینان لذتی از صدای بم نمیبرند چرا که هدفون صدای بم ایجاد نمیکند صدای بالای زیر هم نمیتواند ایجاد کند. خلاصه صدای فیکی میشنوند و …
اما در دستگاههای مدرن، انواع بلندگوها در مقیاس قطرهای گوناگون هست که انواع صدا را استخراج میکنند که در مجموع صدای لذتبخشی است؛ ولی صداهایی که لامپ الکترونی ایجاد میکنند به مراتب صافتر و طبیعیتر از ترانزیستوری است و باید از اهل فن که هر دو صدا را شنیدهاند پرسید تا درستی قول بنده ثابت شود.
بسیار. عالی وقابل درک برای همگان،
برد آمپلی. فایر لامپی،لامپ،رادیو لامپی،ریل،گرام چنانچه دوستان برای کارهای آزمایشی و تعمیری نیاز داشته باند در خدمتم
۰۹۱۳۵۷۶۶۳۷۳ امینی
عالی وساده و مفهوم است .
خیلی عالی توضیح دادید تشکر از زحمات شما فقط یه سوال این لامپ ها رو از کجا تهیه کنیم 🤣🤣🤣🤣
سلام دوست عزیز
هر محصول الکترونیکی که نیاز دارید رو میتونید داخل موتور جستجوی ISEE جستجو کنید و فروشگاه هایی که اون محصول رو موجود دارند رو بررسی کنید.
برای لامپ خلاء به لینک زیر مراجعه کنید
لامپ خلاء
متشکرم از نظر شما. لامپ های خلا فکر نمیکنم الان به صورت رسمی داخل مغازه ها به فروش برسن. ولی چنتا سورس میتونم بهتون معرفی کنم.
1. سایت ایسام که تعداد قابل توجهی لامپ داخلش موجوده.
2. سایت دیوار.
3. اوراقی های رادیو و تلویزیون های قدیمی.
4. مغازه های تعمیرات الکترونیک قدیمی داخل شهرتون ممکنه از قدیم الایام موجود داشته باشن.
5. توی تلگرام اگر سرچ کنید ممکنه پیدا کنید کسایی رو که هنوز وارد میکنن و فروش دارن و خب مشتریاشونم آدیوفیل ها یا آنتیک بازا هستن!
6. اگر خارج از کشور اشنا دارید میتونید از eBay و کلی سایت های دیگه که مخصوص فروش لامپ هستن هم خرید کنید. جدیدا کارخونه هایی توی روسیه و چین پیدا شده که لامپ نو هم تولید میکنن ولی بعضا قدیمیاشون کیفیت بهتری دارن تو صدا.
7. مغازه های فروش تجهیزات و آلات موسیقی احتمالا لامپ های زاپاس مثل 6V6 که شماره معروفی هم هست برای امپلی فایر های لامپی مخصوص گیتار دارن.
8. توی بعضی از پاساژا توی جمهوری و لاله زار هم ممکنه بعضی مغازه ها لامپ داشته باشن که البته بیشتر کاربرد صنعتی دارن تا کاربرد صوتی و تصویری.
امیدوارم مفید واقع شده باشه.
سلام خسته نباشید.. اگر توی وب های خارجی بچرخید میبینید با لامپ کارای جالب زیادی کردن و توی اروپا و امریکا طرفدار های زیادی داره و مهندس های که خدای الکترونیک هستن تمام وقت ازادشون رو با لامپ سپری میکنن و کار های انجام میدن که با نیمه هادی ها نمیشه انجام داد یا اون لذت رو نداره.. شما باید بدونید که هنوز توی هوا پیمای F14از لامپ استفاده میشه و حتی بعضی از کروز ها و رادار ها که ترانزیستور قلط بکنه اون دقت و قدرت رو داشته باشه.. بگذریم اقا پس شماتیک این امپلی شما کجاس پس قسمت دوم چی شد.. شماتیک زیاد دارم.. صدها لامپ دارم.. اما چون این سایت فارسیه میخام بدونم چیکار کردین اخرش… هرچند که شما یک ترایود هم احتیاج دارید برا ساخت این امپلی.. وشما گفتین فقط یک لامپ پنتود دارید.. پس موفق نمیشید برای ساخت.. بهتره یک ECC82تهیه کنی برا پیش تقویت.. 09360736383
سلام مهندس. خوشحالم که شما هم عشق لامپ رو دارید 🙂
حقیقتا قسمت دوم نیمه کاره مونده و دل و دماغ ادامش در “حال حاضر” نیست. متاسفم. ضمنا برای گرفتن بهترین نتیجه از این امپ نیاز به یک ترانس مچینگ با طراحی و محاسبات خاص خودش هم هست که نتونستم راهنمای درستی در این زمینه پیدا کنم. دوست داشتم حتی تحلیل های پیشرفته تری هم روی این امپلی فایر انجام بدم مثل تحلیل THD و پاسخ فرکانسی و اندازه گیری توان ولی خب نیاز به تجهیزات داره و دست ما کوتاه! دوست نداشتم نا امیدتون کنم ولی برام دعا کنید که بتونم این کارو که استارتشو زدم تا اخر برم و شما هم لذتشو ببرید!
قلط نه: غلط بله
خوب اینو باید در نظر بگیرید که بالامپ ها خیلی راحت و با قطعات بسیار بسیار کمتر مامی توانیم مدارات فرستنده بسیار قوی تلویزیونی رادیویی یا ماهواره ای تولید و ارسال کنیم که اگه بخواهیم با نیمه هادی ها یک آنتن فرستنده تولید کنیم قسمت تقویت موج خروجی حامل فرستنده خیلی گرون می افته -ترانزیستورها برای تقیت های بسیار کم و ضعیف مناسبند مثل میکرو ولت نانو ولت پیکو ولت و فمتو ولت در ورودی تقویت امواج گیرنده های زمینی و ماهواره ای- اما در قسمت آخر که باید موج با تقویت قوی داشته باشیم لامپ ها کار رو خیلی راحت می کنه – واضح تر بگم ما وقتی موجی تولید می کنیم با نیمه هادی با چند مدار ساده می توانیم یک فرستنده خروجی لامپی برای قدرت دادن بین مدار نیمه هادی و آنتن طراحی کنیم – در گیرنده هم با نیمه هادی ها براحتی می توانیم امواج ضعیف رادیویی روی زمین و هوایی ماهواره ها رو بگیریم و خوب این امواج خیای ضعیفند بعد از آشکارسازی برای تقویت و ارسال به خروجی با چند لامپ براحتی می توان بیلیون و تریلیون بار تقویت موج را با فقط دو سه تا لامپ انجام داد اما اگر بخواهیم تقیت قدرت را با ترانزیستور انجام دهیم غیر بصرفه و بسیار گرون می شه و کلی تجهیزات کولری و خنک کننده نیه هادی ها نیاز دارند که هزینه تقویت را بالا می بره ولی لامپ ها در تقویت قدرت هیچ خنک کننده که نمی خوان اتفاقاً گرما راندمانشونو بهترم می کنه – پس ما به هردوی این تکنولوژی ها با هم نیاز داریم ، در قسمت های میکرو و نانو و پیکو ولت ومیکرو نانو و پیکو وات مدارات نیمه هادی ها ارزون و کارامد هستند و درقسمت های تقویت قدرت خروجی ها چه فرستنده یا آنتن یا گیرنده ها باند یا مانیتور و هر گیرنده نهایی فقط لامپ ها هستند که کاربرد مفید و ارزان و مقرون بصرفه دارند ما به هردو تکنولوژی باهم نیاز داریم – مردم عادی که با ایستگاه های فرستنده رادیو و تلویزیون و ماهواره و مایکرو یو کار ندارند شاید نیاز لامپ به امپلیفایر و مایکرویو و تلویزیون محدود بشه ولی شرکت های ماهواره ای و مخابراتی ناگزیر و ناچارند برای مدارات تقویت بسیار قوی باندهای پخش جهانی در آنتن هاشون فقط از لامپ استفاده کنند -شرکت های نظامی هم که گفتین برای مقابله با جنگ الکترونیک باید از مدارات موازی لاتمپی بعنوان پشتیبان مدارات نیمه هادی در افزار های جنگی مثل هواپیماها و موشک ها بکار ببرند -مثل کاربرد سی پی یوهای محاسبه در لحظه و رییل تایم در تجهیزات جنگی و هواپیما و ماهواره ها که پردازش تقسیم نمی شه و باید در همون لحظه به بافر خروجی تحویل بشه لامپها هم در مدارها بطور انی خروجی قدرت را تحویل می دهند و اگر قرا باشد با ترانزیستور کار چند تا لامپ قدرت رو انجام بدیم نیار به هزاران برد و طبقه تقویت و فیدبک ناکارآمد نیمه هادی داریم که یک لامپ با قیمت خیلی کم در یک مرحله کل تقویت قدرت را انجام می دهد -پس هنوز لامپ ها جز اصلی پنجاه درصد از مدارات واقعی کاربردی در صنعت های بزرگ و نظامی و فضایی هستند .
فرمایشات شما کاملا صحیح هست بجز یکی دو نکته مهندس جان. با نیمه هادی های نسل جدید و نیاز مبرم به پهنای باند های بالا در سیستم های مخابراتی جدید مثل 5G دیگه کسی از لامپ استفاده نمیکنه. حتی فرستنده های کیلوواتی برادکست توی همه جای دنیا با نوع نیمه هادی جایگزین شدن. لامپ رو جون به جونش کنی یه دیوایس با بازدهی فوق پایین هست. تنها مزیت لامپ سادگی مدار و عدم نیاز به مدارات محافظ جانبی هست که اگر توی مدارات نیمه هادی نباشن خیلی جاها ممکنه قطعه خودش خودشو نابود کنه! در مورد جنگ الکترونیک هم راهکار های دیگری جهت حفاظت از مدارات ما بجز استفاده از لامپ های خلا در مدارات ریداندنت وجود داره. تکنولوژی نیمه هادی ها در دهه های اخیر مخصوصا بعد از 1990 دسخوش تغییرات انقلابی زیادی شده.
با سلام خدمت شما استاد گرامی
تشکر بابت بیان کامل و جامع که درک مطلب برای افرادی مثل من با اندک اطلاعات هم قابل فهم و درک هستش پایدار باشین
خواهش میکنم دوست عزیز نظر لطف شماست. البته بنده استاد نیستم.
خیلی ممنون بابت اطلاعات مفیدتون. ما از قدیمتعمیرگاه داریم یه زمانی تلویزیون و رادیوهای لامپی برای تعمیر میاوردن. خیلی سروکار داشتیم باهاشون شاید حرف ۳۰ و چند سال پیشه.
الان اگر لامپ خلاء داشته باشید احتمالا خیلی قیمتی باشند
لطفا سرج کنید ببینید مطلب راجب لامپ در اینترنت وجود داره به زبان فارسی .ده سال پیش .
خیلی هم عالی لینک هاش را هم اینجا تا بقیه هم ببینند
متا سفانه بسیار ضعیف بود مطلب .برداشت های شخصی .مشخص هست ترجمه کردید .اون بخش هلی فنی و البته کاملا ناقص
سلام خسته نباشد مندس عزیز از مطالب آموزشی شما استفاده کردم شاید به جرات بتوان گفت تنها مطلب فارسی قبل فهم برای رادیو اماتورها مقاله شما بود
من یک رادیو اماتورم که بدنبال مطالبی در خصوص طرز کار رادیو های لامپی و تلویزیون و نقشه های رادیو لامپی همچنین مشخصات و مشابهات لامپها هستم خوشحال میشم اگر منابعی (کتاب ، جزوه ، سایت) در اختیار یا سراغ دارید به من معرفی کنید یا به ایمیل بفرستین .تشکر
عالی بود مهندس
مقاله خوبی رو شروع کردید جناب گلچین پور
اولین لامپ خلائی که راه انداختم برمیگرده به ۱۵ سال پیش – از کجا پیداش کرده بودم از تو یه تلویزیون قدیمی لامپ هم کم نداشتم در ابعاد مختلف و اشکال مختلف حدود ۴۰ یا ۵۰ تا لامپ داشتم
چطور راه انداختم ؟ یه کتاب داشتم مال قبل سال های ۵۲ حدودا که توش مدارات لامپی برای فرستنده و گیرنده رو تشریح کرده بود و عملکرد خود لامپ رو هم توضیح داده بود – واقعا کتاب خوبی بود جلد آبی داشت و یه لامپ تریود هم رو جلدش بود.
نگم برات آمپلی فایر که هیچ فرستند ساختیم ما با لامپ رو ولتاژ ۶۰۰ ولت رو باند AM و البته دردسرهای بعدش …. که بماند.
باید بگم خوشحالم که دارم این دست مقالات رو بلاخره تو وب فارسی میخونم
با تشکر از شما.
خیلی خوشحال میشیم یه مقاله از تجربیات شما هم بخونیم مهندس! 🙂
” فرستند ساختیم ما با لامپ رو ولتاژ ۶۰۰ ولت رو باند AM و البته دردسرهای بعدش …. که بماند.”
:=) این بماند یعنی فکر کنم گرفتنت.
دیگه پیش اومد دیگه :/
با سلام و تشکر از شما …
در بسیاری از کشورها کیت های آموزشی مربوط به مدارات لامپی از جمله آمپلی فایر و رادیو و … ارائه شده و در حال آموزش مدارات لامپی هستن اما متاسفانه در ایران این جور مدارات منسوخ شده!
چقدر خوبه که مدارات ساده و عملی لامپی در قالب یک مجموعه آموزشی گردآوری شود و در اختیار علاقه مندان قرار بگیرد.
بله خب عرض کردم که لامپ حقیقتا تکنولوژی منسوخ شده ای هست و فقط در کار های کوچیک در حد نمایش اساس کاری تقویت کننده های ابتدایی کاربرد داره.
سلام موضوع خیلی با حالی انتخاب کردید .
دقیقا اون مطلبی که توی پرنتز گفتید :”(توی پرانتز لازمه عرض کنم که لامپ یک جذابیت بخوصی داره که فقط اونایی که دیدن یا باهاش کار کردن میدونن!……….. ”
واقعا درسته . لامپها یک جذابیت دیگه ای دارن !!!!
وقتی راهنمایی بودم یکی گیر آورده بودم ولی ترانس و مخلفات برای راه اندازیش در دسترس نبود یا خیلی گران بود .
یادش بخیر .
سپاس بابت مطلب خوبتون.
خوشحالم که خاطراتتون دوباره زنده شده. هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست!
سلام
عالی بود.
ما هنوز یه تلویزیون لامپی قدیمی داریم. پنج دقیقه ای طول میکشه تا صداش دربیاد!
نه دیگه اینقدرا هم طول نمیکشه تا بالا بیاد دوست عزیز! ولی لامپ بر عکس قطعات نیمه هادی توی حرارت بالا بهتر کار میکنه. تلویزیون شما ممکنه حداکثر توی 20 ثانیه بالا بیاد و خروجی بده ولی خب تا به خروجی استیبل برسه اره یه 5 دقیقه ای طول میکشه.
سلام
جالبه
خسته نباشید.
دم شما گرم.
لحن و قلم خوبی هم دارید.
موفق باشید.
منتظر ادامه هستیم.
خواهش میکنم دوست عزیز! دلگرم به کامنت های شما هستیم!
به نظر من مقاله جالبیه. ادامه بدید…
به امید خدا! به گیرنده های خود دست نزنید!