Bomber man

آقا ما یه پروژه‌ای طراحی کرده بودیم واسه کنترل دور موتور نمونه‌های اولیه اوکی بود و با یکی دوتا تغییر واسه بهتر شدن کار و نهایی کردن پروژه یه PCB زدیم.

PCB آماده شد و با تمام افتخار به همکارم که سرپرست پروژه‌ام بود گفتم حتماً می خوام فردا حضور داشته باشی و دست آورد های کشوری و لشکری بعد 3 ماه ببینی.

فردای ماجرا

آقا فردا شد و بردو مونتاژ کردیم و رسید زمان پر افتخار زدن برد به برق (با توجه به اینکه تست هاش رو نمونه از قبل انجام شده بود). بعد کلی تعارف کردن به هم که کی این افتخارو داشته باشه، همکارم بردو زد به برق و یه دفعه بووووووووووووف برد رفت رو هوا.

منو میگی یه نگاه به این‌ور یه نگاه به اون ور گفتیم حتماً یه تیکه لحیمی چیزی افتاده بوده رو برد. فیوز عوض کردیم و باز دوباره با کلی تعارف و بفرما زدن همکارم بردو زد به برق و دوباره بوووووووووووووووووووف (یا خدا تنم هنوزم میلزه).

دوباره رفتم سر برد و یه نگاهی بهش انداختم یکی از ماسفت هارو مارکشو عوض کرده بودیم اونو عوض کردم و مشابه قبلی انداختم و این بار هم بله بووووووووووووووووووووووف (ای خدا بگم….).

یکی یکی قطعات عوض می‌کردیم و دیگه هر کسی که می‌خواست سیم برق و بگیره تو دستش و بزنه حکم همکار فداکارو بازی می‌کرد و طرف مقابل با یه از جان گذشتی و همکار بامعرفت به اون یکی نگاه می‌کرد. خلاصه این کارو انقدر تکرار کردیم که همه فیوز هامون سوختن حدود 10 تا فیوز، میزاشتیم رو برد و می‌زدیم تو برق و بوووووووووووووووووووف. برد می‌رفت رو هوا.

بعد کلی بررسی با شماتیک و PCB متوجه یه نکته ریز شدیم. که واقعاً پیدا کردنشم سخت بود. ما یه دیود داشتیم که نقشه PCB اونو خودم زده بودم و فایل 3D هم واسش گزاشته بودم از قضا اون قطعه 3D عکس جهت فوت پرینت بود و من جهت فایل 3d درست قرار داده بودم ولی فوت پرینت برعکس بود.

خلاصه اون روز انقدر برد ترکوندیم که تا یه هفته حتی سیم تلویزون خونمونم می‌خواستم بزنم تو برق می‌ترسیدم.

آقا PCB که میزنین مواظب  باشین جهت فوت پرینت و 3D باهم یکی و مطابق با فایل شماتیک باشه.

خلاصه اینم از تجربه حواس پرتی ما!