مدتی پیش بود که مطلبی با عنوان بلای خانمانسوزی به نام قطعات الکترونیکی فیک و بی کیفیت را منتشر کردیم…
بعد از انتشار آن، متوجه حساسیت خیلی زیاد و البته بهحق بسیاری ازجمله طراحان الکترونیک و کسانی که در حوزه تولید فعال هستند شدیم، و درعینحال دغدغههای چندین فروشنده را هم شنیدیم. برای اینکه بتونیم موضوع را منصفانه بررسی کنیم و بحث را هم بهجای مناسبی برسانیم، لازمه با عینک یک فروشنده هم به موضوع یک نیمنگاهی داشته باشیم. این باعث میشود که بتونیم نکات دقیق و مناسبی را یادآوری کنیم که میتواند باعث به شه هم دید بهتری و هم انتخاب بهتری برای خرید قطعات الکترونیکی داشته باشیم.
البته لازمه به گم حساسیت دوستان طراح، وقتی با جنس فیک، تقلبی یا مشکلدار مواجه میشوند، از نوع حساسیتهایی است که غالباً با خشونت کلامی همراهه:-)
و اگر ما سعی میکنیم از دید یک فروشنده برخی موارد را بیان کنیم، نه اینکه با چنین اتفاقاتی موافق هستیم یا ما فروشنده قطعات الکترونیکی هستیم. (سیسوگ فروشنده قطعات الکترونیکی عام نیست و صرفاً عنوان نمایندگی محصولات کویکتل در ایران فعالیت میکند.)
کلمات و صفت ها
سؤال مهم این بود که اصلاً چرا یک فروشگاه باید قطعه نامرغوب بیاره؟ بگذارید به سؤال بالا از دید یک مدیر فروشگاه صحبت کنیم و اجازه دهید من کمی در نقش آنها فرو روم!
اجناس در ساختار خریدوفروش صفتهای متفاوتی را با خودشان همراه دارند.
قطعه اورجینال، غیر اورجینال، بالک، کپی، ریفربیش (Refurbished)، فیک (Fake)، مشابه و… که البته هرکدام تعریف خاص و ویژگیهای متفاوتی دارند که فروشندهها گاهی به قطعات الکترونیکی اطلاق میکنند.
و البته لفظ فیک بعضی جاها بهعنوان غیر اورجینال تلقی میشود و خیلی جاهای دیگر یک صفت کلی است برای جنسی که کارکرد درست ندارد.
جالب است خیلی از فروشگاهها، اصلاً چنین صفتهایی را هم برای قطعات ارائه نمیکنند و ابتدای قضیه باید بگویم فروشگاههایی که چنین رویهای دارند، میتوانند بالاترین ریسک را نسبت به بقیه داشته باشند، مگر اینکه عنوان کنند همه قطعات اورجینال هست یا صفت خاصی را برای همه آنها از قبل انتخاب کرده باشند.
لزوم وجود قطعات الکترونیکی فیک
بگذارید قبل از هر دلیلی بهعنوان یک فروشنده (قرار شد من برم در نقش فروشنده ?) در مورد فلسفه وجودی چنین قطعاتی و نیاز یه جورایی حتمی بازار به این نوع تعدد کیفیت باهم صحبتی داشته باشیم. همیشه قطعه غیر اورجینال بهمنزله بد بودن آن نیست و در ایران و خیلی جاهای دیگه هم استفاده از قطعات الکترونیکی غیر اورجینال یک رویه معمول شده است.
بزارید مثال بزنم براتون، یک آی سی سوئیچینگ به شماره LM2576 را تصور کنید این رگولاتور طبق دیتاشیت باید بتواند 2 آمپر جریان دهد و البته قیمت خیلی بالایی هم دارد ولی در خیلی از کارها همیشه قرار است جریانی کمتر از نیم آمپر را داشته باشد، پس بهتبع آن نمونههای زیادی که در بازار با چیپ کوچکتر وجود دارند و قیمت خیلی پایینتری هم دارند میتوان جایگزین مناسبی برای استفاده از آن در بسیاری از پروژهها شود.
قیمت LM2576S-5.0 در سایت دیجیکی حدود 3 دلار است که میشود قیمتی حدود 70 هزار تومان، و البته نمونههایی از این رگولاتور در ایران و بازار چین از یک یوان که حدود 4 هزار تومان میشه به فروش میرسد.
خب میدونم الآن چه فکری میکنید:
دنیای بدون قطعات الکترونیکی غیر اصل میتونه حتی دنیای وحشتناکتری باشه نسبت به وقتی که همه قطعات اورجینال باشند و اگر ما خیلی از اجناس را داریم تولید میکنیم و یا استفاده میکنیم به لطف همین قطعات متفرقهای هست که تحت عنوان غیر اصل یا فیک میشناسیم.
البته میشه کمی آرمانگرایانه به موضوع نگاه کرد و گفت هر قطعه ای که تولید میشود باید با پارت نامبر خاص خودش ارائه شود و همه مشخصات واضح ارائه گردد که مصرف کننده انتخاب کند اما با توجه به ساختار تولید چنین المانهایی و نحوه و هزینه بازرگانی و … یکی از دلایل کم قیمت بودن آنها شاید همین مسیری است که باعث شده خیلی هزینه ها جهت معرفی در بازار بزرگتر کم شود و شاید این راه حل هم به همین راحتی اجرایی نشود.
همیشه حق با خریداره، حتی وقتی درخواست جنس غیر اصل میکنه!
همیشه مهمترین فاکتوری که خیلی از کاربران برای انتخاب قطعات خودشان دارند، قیمت هست و بعد کیفیت!
این موضوع باعث میشود، اگر من فروشنده قطعهای را موجود کنم یا به مشتری قیمتی بدهم که قیمت آن قطعه اورجینال باشد، بهاحتمالزیاد نمیتوانم آن محصول را بفروشم. پس مجبورم بنا به ذائقه مشتری سعی کنم قطعات الکترونیکی را خرید کنم یا قیمت بدهم که بتوانم فروش محصول داشته باشم.
این رویه با افزایش نرخ دلار و یوان خیلی وحشتناکتر هم شده و فشاری که به مصرفکننده نهایی میآید، مستقیماً به تولیدکننده میرسد و بعدازآن به من واردکننده و تأمینکننده قطعات تا بتوانیم با کاهش هزینهها مصرفکننده نهایی را ترغیب به استفاده از محصول کنیم و اکوسیستم خرید و تولید و فروش را همچنان پایدار نگهداریم.
قطعات پدر و مادر ندارند!
موضوع دوم که برمیگردد به ساختار کلی که من یا بقیه تهیهکنندگان قطعات الکترونیکی داریم از آنجا جنس تأمین میکنیم.
قبلاً در سفرنامه چین درباره بازار خواچیان در چین که به نحوی سیلیکون ولی آسیا بهحساب میآید نوشتیم. اکثر قطعاتی که ما داریم تأمین میکنیم، حدوداً از آن منطقه میآید یا مدیریت میشود، ما فروشندهها اشخاصی را بهعنوان کارگزار آنجا داریم که به ما کمک میکنند جنسی که نیاز داریم را از بازار آنجا تهیه کنیم.
بگذارید مقداری دقیقتر بگویم روند به چه صورت است…
وقتی شما جنسی را میخواهید، کارگزارهای من آن جنس را در وب سایتهایی که البته مخصوص همان فروشندگان منطقه هستند سرچ میکنند و قیمتهای متنوع را میگویند. خب یک فروشنده اعلام میکند من فلان قطعه را اورجینال دارم این قیمت دیگری میگوید من فیکش را دارم این قیمت و …
اینجاست که چند فاکتور مهم باعث میشود قطعهای که من خرید میکنم دقیقاً آن چیزی باشد که من قصد داشتم بخرم.
اول تجربه کارگزار و آن شخصی که در آن بازار در حال دریافت قیمتها و خرید هست، مثلاً ایشان میداند که این فروشنده خازن همیشه بهترین قیمت و بهترین کیفیت را دارد ارائه میدهد یا فلان فروشنده را نمیشود خیلی به آن اعتماد داشت و..
دوم میزان منصف بودن ایشان در قبال اتفاقاتی که میتواند آنجا بیوفتد و باعث شود از موضوعات مختلف سوءاستفاده نکند و باصداقت خرید را انجام بده.
سوم میزان نفوذ و قدرت و شناختی که آن کارگزار در بازار دارد گاهی میتواند کمک کنه بهترین انتخاب اتفاق بیوفتد. به عبارتی اگر آن شخصی که میخواهد خرید را انجام بده از جایگاه مناسبی برخوردار باشد و فروشنده به خودش جرات دروغ گفتن نده میتواند جنسی که خرید میکند از کیفیت و قیمت منطقیتری برخوردار باشد.
اینجاست که تجربه کارگزار و ارتباطات و شناختی که آن از آدمها و فروشندههای متفاوت در آن بازار دارد میتواند درصد خطای سیستم خرید من را فوقالعاده کاهش بده.
درست شنیدید، کاهش بده!
یعنی من بهعنوان یک فروشنده هیچوقت نمیتوانم برای همه قطعات تضمین صد درصدی بدم مگر برخی از قطعات الکترونیکی خاص و این باعث میشود که ما در معادله فروشندههای مختلف و خریدهای متنوع همیشه درصدی از خطا را قائل باشیم که البته در آخر ما و بخصوص خریدار که شما باشید متضرر اصلی این اکوسیستم خواهیم بود.
بنا به روایت بالا منِ تأمینکننده قطعات، نمیتوانم معجزه کنم و قدرت تشخیص انواع کیفیتها را بهصورت علمی و فنی ندارم، و من نمیتوانم مسئولیت همه مشکلات را شخصاً بر عهده بگیرم. اگرچه قبول دارم من متهم ردیف اول هستم، ولی بنده هم تا حدی میتوانم جوابگوی مشکلات باشم.
چه کار باید کرد؟
بزارید همینجا شروع کنم توصیههایی را به شما کارپرداز، مدیر خرید و طراح محصول داشته باشم که باعث شود کمترین آسیب را داشته باشید و البته من هم بهعنوان فروشنده، کمترین دغدغه، ضرر و یا عذاب وجدان داشته باشم.
منابع خرید معتبر
دوست عزیز یکی از پارامترهای مهم من در خرید از چین منابع معتبر هست، نیاز هست شما هم در وهله اول منابع معتبر خود را در ایران شناسایی کرده باشید، خب این یعنی چه؟
یعنی اینکه شما نمیتوانید و نباید فقط پارامتر قیمت را در نظر بگیرید و شروع به خرید کنید و بعد هم شاکی شوید. پس باید فروشندهها را درجهبندی کنید و اگر هم از فروشنده با درجه پایینتر قصد دارید جنسی را تهیه کنید، حتماً نمونه بگیرید و تست کامل کنید.
نظارت واحد طراحی در خرید محصول
خیلی وقتها، R&D شرکتها ما فروشندهها را موردعنایت قرار دادهاند و به ما میگویند تفاوت عدس و خازن را تشخیص نمیدهیم?
جالبه همین دوستانی که این اتهامات را به ما میزنند، کمترین فرآیندهای خطایابی و QC قطعات را سمت سیستم خودشان برقرار نمیکنند و خرید قطعات الکترونیکی و چالش فنی خرید را به کارپردازانی میسپارند که هیچگونه اطلاعاتی از قطعات ندارند.
این مورد یکی از اشتباهات فاحش شرکتهاست! چون واحد خرید همیشه سعی میکند کمترین قیمت خرید و در دسترس ترین فروشگاه را انجام بدهد، و صد البته وقتی هم مشکل به وجود آید، اولین واحدی که درگیر بررسی این مشکل میشود واحد طراحی سختافزار خواهد بود. پسنیاز است حتماً شما بهعنوان طراح نیز در فرآیند خرید دخالت داشته باشید و یا بتونید برخی فروشندهها را وتو کنید.
شاید باورتان نشود، ولی من خیلی از شرکتهای موفق را شرکتهایی میدانم، که آدمهای اصلی شرکتشان که فنی دقیق هم هستند را مسئول خرید و مدیریت خرید کردهاند. حتی گاهی دو نفر اصلی شرکت، این فرایند را مستقیماً کنترل میکنند.
بررسی اجناس خرید شده دقیقا بعد از خرید (تاییدیه فنی QC)
نیاز هست واحد R&D یک شرکت، در هنگام ورود قطعات آنها را از هر نظر، چه ظاهری، چه اجرای برخی تستها، بررسی نمایند. نیاز هست یک تا چند عدد محصول نهایی با اجناس جدید مونتاژ شود و آنها را در بازه زمانی مناسب و شرایط متفاوت، زیر تست ببرید.
گاهی دیده میشود ما جنسی را به شرکتی میدهیم و بعد از تولید 1000 عدد از آن، تازه یادشان میافتد که جنس را تست کنند! مشکلی که آن لحظه ایجاد میشود، باعث میشود نه ما بتونیم جنس را پس بگیریم، و هم صد البته خسارت سنگینی هم به تولیدکننده وارد شود و کلی درگیری خواهیم داشت…
خیلی از اجناس را شاید بشود یک سری تستهای اولیه زد، مثلاً خازن را در شرایط دمایی بالا تست کرد یا برخی خصوصیات آنها را با تستر بررسی دقیقتر کرد.
خرید تعداد مناسب از قطعات
همانطور که در بالا هم گفتیم، نیاز است شما فرآیند تست روی خریدهای جدید انجام بدهید که البته هم زمانبر هست و هم انرژی و هزینه زیادی میگیرد. پس بهتر است وقتی قراره جنسی را خرید کنید، حتماً تعداد مناسبی از آن را خرید کنید، نه اینکه هرچند روز یکبار ریسک خرید قطعه و زمان و انرژی تست را به جون بخرید.
البته مورد بالا همیشه مورد نکوهش مدیران مالی و مدیرعاملهایی خواهد بود که نیاز دارند نقدینگی را کنترل کنند. نیاز هست شما آنها را قانع کنید تا به این کار تن بدهند. مثلاً وقتی شما از خازنی تعداد 500 تا نیاز دارید بهتره حداقل یک رول از آن را بخرید! البته اینجور مواقع پیشنهادی که میشود به مدیران اصلی برای مدیریت نقدینگی داد، این است که قطعات خرد را روی تعداد بخرند و قطعات اصلی و گرانتر را در هر سری تهیه کنند. این باعث میشود کنترل کیفیت قطعات ورودی خیلی بهتر باشد.
برخی از شرکتها هستند که تمایل دارند برای تولید مثلاً هزار عدد برد هر دفعه هزار عدد از هرکدام اجناس خرید کنند، از مقاومت گرفته تا خازن… بنا به تجربه میتوانم بگویم این شرکتها همیشه دغدغه پشتیانی و کیفیت محصولات تولیدی خودشان رادارند.
طراح های عزیز اگر یه سوزن به ما میزنید، یه جوالدوز هم به خودتون بزنید!
دوست عزیز طراح که هر عیبی که مشاهده میکنید انگشت اتهام را به سمت من و قطعهای که وارد کردم میگیرید، بهتره اول از همه طراحی خودتان را بررسی کنید و مطمئن باشید اینکه یک برد شما کار میکند و دیگری کار نمیکند، لزوماً دلیلی بر خرابی قطعه نیست و در نظر گرفتن کلی پارامتر در طراحی و تولید و مونتاژ هم میتواند باعث چنین اتفاقاتی شود. پس خواهشا قبل از هر چیز، همه موارد را بررسی کامل بکنید، حتی لازمه با طراحهای حرفهایتر همصحبت داشته باشید.
بزارید یک مثال واقعی که برای خود بنده افتاد بزنم، من به شرکت عزیزی چند عدد ماژول LTE ارائه کردم ماژولی که هم اصل بوده و هم ازنظر کیفیت عالی بود. این دوست عزیز تماس گرفتند که از این 5 تا ماژول دوتاش اصلاً کار نمیکند و مشکل رجیستری دارد! برای آن طراح و سه رده مدیران آن شرکت توضیح دادم که مشکل رجیستری مشکلی نیست که ماژول شما کار نکنه و جواب کامند اصلاً نده، و اگر هم مشکل رجیستری باشد ماژول شما یک ماه کار میکند و بعد خطای عدم رجیستر به شبکه میدهد و مشکل شما جای دیگری است!
تنها جملهای که طراح میگفت و البته کوتاه هم نمیآمد، این بود که چرا دوتای آن کار میکند و بقیه کار نمیکند!
انتظار هم داشت که من تمام فرآیندهایی که بردهای سمپل داشتند را بررسی کنم و به ایشان دلایل مشکل را بگویم.
این مورد و موارد مشابه میتواند خیلی شدیدتر هم اتفاق بیفتد. وقتی طراحی شرایط دمایی را بررسی نمیکند و پارت نامبر مناسب را نمیدهد، مطمئناً جنس آن دچار مشکل خواهد شد و جنس خرید شده ذاتاً مشکل نداشتند!
قضیه وقتی خنده دارتر میشود که من وقتی از شرکتهای طراح میخوام قطعاتشان را به همراه پارت نامبر برای ما ارسال کنند، یه خروجی از شماتیک مدارشان ارسال میکنند به همراه کلی پارامتری که اصلاً بهش توجه نشده و در نظر گرفته نشده! وقتی به مسئول خرید شرکت میگویید این لیست کامل نیست، غالباً میگویند ما قبلاً همینطور خرید میکردیم و مشکلی نبوده?
دوست عزیز طراح!
شمایی که وقت نمیگذاری یه لیست مناسب جهت خرید ایجاد کنی، چطور انتظار داری که اون فروشگاه بفهمد در ذهن شما چه میگذرد و همه سؤالات را هم بپرسد؟! این جور مواقع خروجی کار میرود به فرضیات…
مثلاً خازن SMD وقتی ذکر نمیشود ولتاژ بره سمت 16 ولت و… بعد اگر برد طراحی شما در طولانیمدت دچار مشکل شد، مطمئناً نه جنس مشکل داشته نه واردکننده آن! همهچیز برمیگردد به شخص طراح و مجموعه طراحی آن شرکت.
یا مثلاً وقتی شما قصد خرید آی سی مثل MAX232 دارید، پارت نامبر کامل میتواند شامل پکیج و حتی شرایط دمایی و … هم باشد و اگر شما یا کارپرداز شرکت فقط مینویسید Max232 SMD و خرید انجام میدهید، خرید شما میتواند هر بار متفاوت از قبل باشد. حتی اگر جنس هم اصل باشد، میتواند کارایی داشته یا نداشته باشد.
در کل خیلی وقتها مشکل قطعات الکترونیکی نیستند. مشکل طراحان و دانش محدود آنها هست. حتی گاهی شده قطعهای غیراورجینال در بردی کارکند و قطعه اورجینال، آن کارکرد را نداشته باشد که تماماً برمیگردد به طراحی… دقیقاً به همین علت هم هست که نمیشه به هر مشکل در تولید و طراحی، انگ قطعه فیک چسبوند.
در آخر خیلی دوست دارم مبحث جدیدی را بازکنم و یک پیشنهاد هم بهکلی متخصص در حوزه الکترونیک بدم که شاید بتونه آینده بهتری برای خود آن شخص و جامعه الکترونیک رقم بزند!
سعی میکنم این را با یک سؤال مطرح کنم؟
چرا متخصصین حوزه الکترونیک تمایلی به حضور در بازار خریدوفروش قطعات الکترونیکی ندارند؟
قیمت قطعات، موضوعی نسبی در کیفیت قطعات
قیمت یک جنس تابع خیلی از موارد هست، که مهمترین آن مواد اولیه است، ولی همیشه مطلقاً اینطور نیست.
خیلی از شرکتها و تولیدیهای بزرگ مدیریت خاصی برای سود بیشتر دارند. قطعهای را برای بازار اروپا با یک قیمت بیشتر به فروش میرسانند و همان جنس را فقط با تعویض پارت نامبر باقیمت کمتری در بازار چین یا جای دیگری از دنیا بفروش میرسانند، پس قیمت بالاتر همیشه نمیتواند معیار مناسبی برای در نظر گرفتن کیفیت باشد.
همچنین خیلی اجناس هستند که توسط یک کارخانه تولید میشوند و تحت نامهای مختلف در بازار به فروش میرند، البته باقیمتهای بسیار متفاوت!
به عبارتی، همیشه میزان آگاهی شما از اجناس، تفاوتها و تسلط بر اکوسیستم بازار میتواند منافع زیادی را به شما برساند.
گاهی انتقال تکنولوژی در هر لایهای میتواند بهکل سیستم منفعت برساند. فرض کنید شما یک آی سی و یا ماژول خاص را پیدا میکنید که میتواند برای یک صنعت یا حرفه مفید باشد و جایگزین چندین قطعه یا ماژول مجزا که کلی صرفهجویی اقتصادی را میتواند به همراه داشته باشد.
خیلی وقتها این روابط و مشخصهها احتیاج به تخصص و تبحر داره.
همه اینها را گفتم برای اینکه بگویم خریدوفروش قطعات بهصورت تخصصی یکی از فضاهای بکری هست که متأسفانه اکثر متخصصین ما هیچ تمایلی به ورود به آن ندارند و خیلی ها فکر میکنند خریدوفروش یک شغل Low Level بهحساب میآید.
شخصاً خیلی از فروشندگان موفق در بازار را کسانی دیدم که در حوزه الکترونیک متخصص بودند و اطلاعات خوبی داشتند و به همین علت وجود شرکتهای واسط و با تخصص در حوزه قطعات الکترونیکی میتواند هم زمینه مناسبی برای کسبوکار داشته باشد و البته بهکل اکوسیستم هم منفعت برساند.
شرکتهایی که همزمان با ارائه چند رده محصول یا برند تخصصی سعی میکنند پشتیانی فنی مناسبی هم در ایران ارائه کنند.
بسیار خوشحالم میشم نظرات دوستان بخصوص متخصصین هم حوزه طراحی و تولید و هم واردکنندگان قطعات الکترونیکی را بنشانم و امیدوارم این مطلب توسط دوستان دیگر قسمتهای بعدی را هم داشته باشد.
سلام
مبحث خیلی خوبی بود و واقعا برای تولیدکننده ها لازمه که اطلاعاتشون رو تو این زمینه ها بالا ببرن. یه کم در مورد خریدهای اینترنتی از سایت هایی مثل made-in-china یا علی بابا هم راهنمایی کنید و اینکه وقتی ازین سایتا خرید میکنید جنس به کجا ارسال میشه. کجا انبار میشه. نحوه ترخیص از گمرک چطوره. حدودا چقدر هزینه گمرک میشه. چون خیلی ها امکان خرید حضوری از چین رو ندارن ولی شاید بتونن با مسئول فروش کارخونه ارتباط بگیرن و جنس رو بفرسته براشون
سلام سعی خودمون را خواهیم کرد برای اینکه این مسیر را کمی بیشتر تفسیر کنیم
سلام خیلی ممنون از اطلاعات خوبتون. ادامه این مطالب می تونه هم دانش طراحی رو بالا ببره و هم به کسانی که قصد دارند تو حوزه فروش فعالیت کنند کمک کنه. خیلی خوب می شد اگر در ادامه راجع به سفارش قطعه و نکاتی که باید به اون دقت بشه و همینطور تست هایی که برای قطعات لازم هست انجام بشه صحبت کنید. اینکه این موضوعات در قالب یک مطلب منسجم ارائه بشه به نظرم خیلی مفید می تونه باشه.
سلام ممنون از شما
سعی میکنیم در این موارد هم بیشتر صحبت کنیم
ممنون از این توجه و مقالات کاربردی تان
ما در تیم خودمان کارشناسان الکترونیک با تجربه ای داریم که دارند بر روی بازارهای محلی چین و نحوه خرید از اونها کار میکنند.
یک سالی هست که در 1688 چرخ میزنیم و باهاشون ارتباط بر قرار کرده ایم.
اگر میشه یک سری مقالات و آموزش ها در این زمینه بزارید تا همه ی اونهایی که علاقه مند تهیه مستقیم قطعات از چین هستند با بازارهای حاشیه ای و اصلی اون آشنا بشوند.
لطفا از گفتن این جمله که کار خیلی پیچیده ای هست و پارامتر زیاد داره صرف نظر کنید چون ما به عنوان تولید کننده و طراح در شرایط خیلی سخت تری هستیم و در صورتی که بتوانیم هزینه و کیفیت تامین قطعات و خودمان کنترل کنیم میتوانیم به سود مناسب و ثبات در ادامه کار برسیم.
چند مورد از سوالات ما بدین شرح است :
1- نحوه ثبت نام در تائوبائو و استفاده از امکان جستجوی عکس در زیر مجموعه آن مانند 1688 : برای مثال من با یک سیم کارت اوکراینی توانستم ثبت نام کنم اما بعد از یک ماه بن شدم. اصلا نمیدونم کجا میشه این موضوع را پیگیری و حل و فصل کرد تا از بن در بیایم
2- سایت هایی که قطعات الکترونیکی به همراه راه ارتباطی با فروشنده در آنها قرار دارد را معرفی کنید.
3- فروشندگان معتبر که میشناسید و یا دیگران میشناسند معرفی بشوند.
4- نحوه جابجایی پول برای تراکنش های خرد مثلا 200 یوان اما براس 15 نفر مختلف
5- نحوه صحبت کردن و مذاکره کردن با چینی ها : مثلا دوستی داشتم که برای کاری میخواست 10000 عدد از یک کابل پزشکی را بخره و در مذاکراتش این موضوع را به کارخانه سازنده اون کابل گفته بود و اونها برایش چند عدد نمونه رایگان ارسال کرده بودند.
6- نحوه پیدا کردن فروشندگان اصلی و حذف دلالان چینی : مشکلی که هست هر دلال چینی بین 3 تا 100 درصد با توجه به نوع محصول برای خودش حق دلالی بر میداره و در خرید یک کلید خاص که قیمت هر عدد آن توسط دلای 1500 یوان گفته شده بود توانستم از خود تولید کننده با قیمت 800 یوان با همان تعداد کم بخرم.
7- نحوه خرید مطمئن از بازار یا سایت چینی برای برخی ادوات و یا قطعات خاص : مثلا میخواهیم 100 عدد میکروکنترلر بخریم اما ارجینال و نیو بودنش مهمه
8- سایت های فروش اجناس دست دوم چین برای خرید ادوات و تجهیزاتی مانند اسیلوسکوپ ، فانکشن ، اسپکتروم ، تجهیزات مونتاژ و از این قبیل اجناس
خواهش میکنم دوست عزیز
چند تا مورد هست
من سعی کردم چندین مقاله در مورد اصلا رفتن به چین و اینکه کجا بریم و چطور بازارها را پیدا کنیم بنویسم
شاید باورتون هم نشه من حتی در سفر اخرم نقشه تمام پاساژ ها و برخی از خصوصیات اونها را هم دراوردم و تو گوگل منتشر کردم که زمان زیادی هم از بنده گرفت طی یک نقشه مشخص , ولی به نظر برای شخصی فایده نداشت.
اینجا
سفر به چین : سفرنامه به دره سیلیکون چین ( منطقه خواچیان )
به نظرم مهمترین موضوعی که باعث میشه من یا شخص دیگه ای سعی کنیم در این حوزه انرژی زیادی قرار بدیم اینه که بازخودر داشته باشه که متاسفانه اینجور نیست.
و البته واقعا هم این قضیه پیچیده و پارامتر زیاد داره و برای شرکتی که قرار نیست سالیانه یش از یک میلیارد جنس اولیه بخره شاید حتی از نظر مالی هم منطقی نباشه.
بخصوص سال 1400 که داریم با هم صحبت میکنیم
روزی انتقال پول و .. خیلی راحت تر بود.
ولی الان کسایی که کمی هم حرفه ای هستند حواسشون نباشه حسابهاشون بسته همیشه ….
از بحث انتقال نگم که یک سری شرکت بازرگانی گرگ صفت دور هم جمع شدند و کافیه ببینن میتونن تا اونجا هزینه های گمرک را افزایش میدند …
سلام افرین خیلی مقاله خوبی بودواقعا استفاده کردم حالا ببینم میشه اسم فروشگاهتون را بنویسید که بیشتر با هم اشنا بشیم
سلام خدمتتون گفتم ما فروشگاه فقط ماژولهای کویکتل را دارید 🙂
در اینکه شناخت و انتخاب قطعات مرغوب و مناسب از فروشندگان داخلی کار سختیه و بعضا ضرر های زیادی هم به ما میزنه شکی نیست. در مقابل به موارد زیادی هم برخورد کردم که نقص اساسی در طراحی طراح بوده و به همون میزان این مورد رو آسیب زننده میبینم. شما به خوبی به این مطلب اشاره کردید.
ممنون از شما دوست عزیز
با سلام
هر دو بخش این مقاله رو خوندم.
نجات جان یک انسان برابری میکنه با نجات جان همه انسان ها… این یک فلسفه است ولی واقعیه چون داره به طرز تفکر اشاره میکنه.
از مطالب خوبتون کلی درس گرفتم و آموختم.
نجات سرنوشت یک کسب و کار مهندسی کمتر از نجات همه اون ها نیست
تفکر شما تحسین برانگیزه
همه ما میدونیم استیو جابز یا ایلان ماسک ها بوفور پیدا نمیشن مهم اینه که شاید راه نجات شما پیش روی یکی از اونها قرار بگیره و روزی دنیا رو متحول کنه… کیفیت فکر و کاری که گرداننده سیسوگ انجام میده شاید همین حالا هم تاثیر بزرگی در جهان گذاشته باشه.
با تشکر
سلام دوست عزیز
و ممنون بابت نظر لطفتون
و میشه گفت بزرگترین آرزوی ما در سیسوگ اینه که بتونیم تاثیر گذار باشیم و بتونیم اتفاقات مثبتی را رقم بزنیم
متشکر از شما