قسمت چهارم از دوره ورود به دنیای امبدد لینوکس که دوره مقدماتی آموزش امبدد لینوکس می باشد با ما همراه باشید.
(فصل اول – بخش دوم )
سلام بر دوستان بخش آخر از فصل اول را ادامه میدهیم. قسمت قبل رو میتونید از اینجا مطالعه کنید.
در قسمتهای قبلی آموزش، مسیر حرکت و فصلهای پیش رو، بسیاری از مفاهیم مورد نیاز و سؤالها و ابهامات شما در این دوره پاسخ داده شده است.
پس اگر اولین بار است که این آموزش را شروع میکنید، با توجه به سلسله مراتب پیش بینی شده برای آموزشها، بهتر است از جلسه اول شروع کنید!
جلسه اول آموزش، ورود به دنیای امبدد لینوکس
همه آموزشهای امبدد لینوکس
اجزای یک Embedded Linux
کار ما چهارتا بخش داره:
اولین چیزها یه سری ابزارها هستن که بتونیم به کمکشون کدها رو تبدیل به برنامههای اجرایی کنیم که بهشون میگیم Toolchain.
وقتی برق به SoC میرسه باید یه برنامه رو از یه جای مشخص از یک حافظه خارجی مشخص لود کنه و بریزه توی رم داخلی خودش، که بعد اون برنامه بره بقیه کارها مثل راه اندازی RAM DDR, SDIO, SPI, UART, USART, USB, USB3, Ethernet و … رو انجام بده و سیستم عامل رو اجرا کنه به این برنامه میگیم بوت لودر که یه برنامه هم نیست البته!
بعد از بوت لودر نوبت به کرنل میرسه که باید اجرا بشه.
کرنل پس از اجرا شدن معمولاً باید یه سری برنامهها رو اجرا کنه که اونا توی فایل سیستم روت هستن.
پس چهارتا جزء داریم: Toolchain، Bootloader، Kernel، Rootfs.
کجاها میکروکنترلر، کجاها لینوکس؟
لینوکس یک سیستم عامل Real Time یا همون RTOS نیست. پس در جاهایی که نیاز به کارهای بلادرنگ هست باید رفت سراغ همون میکروکنترلر خودمون.
مثلاً جاهایی که قراره یه پالس ورودی با عرض چند میکرو ثانیه کپچر بشه، یا یه وقفه خارجی که اگه اتفاق بیوفته حداکثر چند میکرو ثانیه بعدش باید یه سری کارها انجام بشه.
معرفی منبع (مقاله) مطالعه عمیق:
FENG, SHEN, ET AL. “EEGU2: AN EMBEDDED DEVICE FOR BRAIN/BODY SIGNAL ACQUISITION AND PROCESSING.” PROCEEDINGS OF THE 27TH INTERNATIONAL SYMPOSIUM ON RAPID SYSTEM PROTOTYPING: SHORTENING THE PATH FROM SPECIFICATION TO PROTOTYPE. 2016.
به صورت خیلی خلاصه و غیر علمی
هر جا زمانبندی میکروثانیهای لازم باشه لینوکس گزینه مناسبی نیست.
هممون میدونیم که Embedded Linux خیلی جاها داره استفاده میشه، دوربینهای مداربسته، انواع مودمها، تلویزیونهای هوشمند، TV Box ها، آیفونهای تصویری هوشمند، پرینترها، تجهیزات اندازه گیری مانند اسیلوسکوپ های جدید و … ولی خوب کجاها بهتره (دقت کنید من نگفتم باید، گفتم بهتره!)، که ما توی پروژه به جای میکروکنترلر از یه SoC و لینوکس استفاده کنیم؟
به صورت خیلی خلاصه و غیر علمی
جاهایی که یک رابط کاربری خیلی جذاب لازم هست و قراره بعداً هم آپدیت بشه،
جاهایی که رابط کاربری چند زبانه لازم هست،
جاهایی که کارهای مولتیمدیا مثل پخش فیلم و آهنگ و نشون دادن تصویر دوربین و … لازم هست،
جاهایی که قراره خیلی چیزهای خارجی به برد وصل بشن مثل موس، کیبورد، پرینتر، فلش، مودم، بارکد خوان و این جور چیزها،
جاهایی که قراره برد بتونه با روشهای مختلف به کامپیوتر وصل بشه مثلاً هم USB هم اترنت و هم Wi-Fi،
جاهایی که نیاز به دیتابیس و نگهداری حساب شده حجم زیادی از اطلاعات مختلف هست،
به عبارتی هر جا اسم شبکه اومد! (البته این ترجیح خودم هست، من اصلاً حوصله FreeRTOS و LWIP رو ندارم، مخصوصاً از وقتی که توی یه پروژه دیدم ThreadX و NetX Duo راندمان خیلی بهتری دارن.)
حالا کجاها ترکیبی؟
خوب جاهایی که هم کار بلادرنگ لازمه هم یکی از موارد بالا، مثلاً:
اگه یه روزی خواستین یه DAQ بسازین که هم با Wi-Fi هم USB و یا اترنت دیتا رو بفرسته به کامپیوتر یا یک سرور و بسته به فرکانس نمونه برداری از سیگنال آنالوگ و حجم اطلاعات بهتره یه میکروکنترلر یا یک FPGA برای ارتباط با ADC بگذارید که دیتا رو بگیره و بده به برد لینوکسی که اون تحویل کامپیوتر یا شبکه بده.
شاید برای شما مفید باشد: آموزش FPGA
حداقل سختافزار لازم برای اجرای لینوکس
لینوکس معماریهای زیادی رو ساپورت میکنه و البته میتونید معماری جدید هم خودتون بهش اضافه کنید.
برای اجرا شدن هم به حداقل 16 مبیبایت رم و 8 مبیبایت حافظه غیرفرار که لینوکس ساپورتش کنه نیاز هست، البته با سیستمی کمتر از این هم میشه ولی ماها که تازه کاریم از اینکارا بهتره انجام ندیم!
به صورت خیلی خلاصه و غیر علمی
هر پردازنده 32 بیتی که واحد مدیریت حافظه یا Memory Management Unit (MMU) داشته باشه، شما میتونید روش واسه لینوکس حساب کنید.
قبلاً uCLinux وجود داشت که نسخه تغییر یافته لینوکس برای میکروکنترلرها و پردازندههای بدون MMU بود ولی الآن دیگه این پروژه زنده نیست.
البته هنوز هم از لینوکس روی پردازندههای بدون MMU با یه سری محدودیتها میشه استفاده کرد. مثلاً اینجا یک سری بردهای میکروکنترلری شرکت ST رو لیست کرده که لینوکس واسشون هست یا داکیومنت خود کرنل برای STM32 هست.
باز هم بهتره ماها که تازه کاریم سراغ لینوکس واسه پردازندههای بدون MMU نریم!
خودمون برد بزنیم یا SoM و یا SBC بخریم؟
توی دنیای امروز ما بیشتر با SoC (System on Chip) ها روبرو هستیم یعنی چیپهایی که دیگه فقط یه پردازنده نیستن، در کنار اون پردازنده ممکنه خیلی چیزهای دیگه هم باشه مخصوصاً توی مدلهای چینی که حتی رم DDR2 هم توی خود چیپ هست!
طراحی برد برای این SoC ها نیاز به دانش و سرمایه بسیار زیادی داره مگر در مورد برخی مدلهای چینی مانند F1C100S یا V3S که رم داخل SoC هست و فوت پرینتش هم BGA نیست و میشه روی برد دولایه مونتاژش کرد و مورد استفاده قرار داد.
یه مسئله مهمی که در مورد این SoC های چینی هست، علاوه بر مورد اطلاعات و منابع، محدودیت در استفاده از اونها در کارهای نظامی، پزشکی، خودرویی و کلاً کارهای حساس هست. معمولاً توی دیتاشیتشون گفته شده که این SoC مناسب کارهای حساس نیست و اگه استفاده کردین و جان کسی به خطر افتاد پای خودتونه.
مورد دوم SBC ها هستن مثل رسپبریپای و انواع پایهای دیگه!
این SBC (Single Board Computer) ها معمولاً برای مقاصد آموزشی طراحی میشن و استفاده ازشون نیاز به برد جانبی نداره. خیلی راحت میشه به کانکتور تغذیهشون ولتاژ و جریان مناسب رو داد و با استفاده از کانکتورهای ارتباطی که دارن بهشون وصل شد یا کد ریخت روشون و هر کار دیگهای کرد.
چندتا نکته این SBC ها دارن که ممکنه در آینده برای پروژه ما مشکل ساز بشه البته ممکن هم هست که نشه و بتونیم با خیال راحت استفاده کنیم.
برای مثال، همه امکانات SoC ممکنه در دسترس نباشه و ما فقط میتونیم از امکاناتی که طراح برد در اختیارمون گذاشته استفاده کنیم.
مثلاً اگه SoC اصلی SDIO داره و میشه بهش آیسی Wi-Fi وصل کرد ولی طراح برد این کار رو نکرده ما هم دیگه نمیتونیم چون پایهها در دسترس نیستند.
یا اینکه، همیشه تولید نمیشن یا هیچ تضمینی وجود نداره که تا کی تولید میشن و این ممکنه پشتیبانی محصول رو در آینده واسه ما سخت کنه.
چون محل کانکتورها ثابت هست خود به خود ظاهر دستگاه و جعبه ما متأثر از SBC هست که انتخاب کردیم.
مورد آخر، بعضی از این بردها استانداردهای لازم برای برخی موارد رو ندارن و شاید بهینه نباشن برای چند ماه روشن بودن و کار مداوم داشتن. که معمولاً خود شرکت سازنده اینها رو در اختیار میذاره ولی ما معمولاً توجهی نداریم!
مورد آخر که بیشتر از همه مورد علاقه من هست SoM ها هستن.
SoM (System on Module) ها معمولاً نیاز به یک Main Board، Mother Board، Carrier Board، یا هر چیزی که اسمش رو بگذارید دارن. یعنی به تنهایی قابل استفاده نیستن و اینجوری طراحی شدن که جزئی از یک محصول باشن و خودشون محصول مستقلی نیستن.
مدلهای مختلفی دارن، بعضیهاشون حالت BGA دارن و پدها زیر ماژول هست و روی برد مونتاژ میشن، بعضیهاشون مثل ماژول HC05 هستن و پدهاشون دورو تا دور ماژول هست و روی برد مونتاژ میشن، بعضیهاشون مثل رم لپ تاپ هستن و روی کانکتورهای SO-DIMM سوار میشن،
بعضیهاشون روی کانکتورهای M.2 سوار میشن، بعضیهاشون از پین هدرهایی با فاصله پایه 2 میلیمتر برای ارتباط با برد اصلی استفاده کردن و …
SoM ها گرونن! مخصوصاً مدلهای اروپایی و امریکایی اونها، ولی به چند تا دلیل معمولاً بهترین گزینه هستن:
اول شرکت سازنده به شما تضمین میده که تا فلان سال این SoM رو تولید و پشتیبانی خواهند کرد.
دوم شرکت سازنده اطلاعات خوبی در اختیار شما میگذاره و کار شما رو برای راه اندازی لینوکس راحت میکنه.
سوم اگه یکی در دستگاه رو باز کرد، حداقل لذت می بره!!!
و خیلی مزایای دیگه.
به صورت خیلی خلاصه و غیر علمی
اگر SoC های چینی ارزان قیمت جوابگوی نیاز شماست و میتوانید بدون گوگل باهاش کار کنید و طراحی سخت افزاریش را انجام بدید، از آنها استفاده کنید.
اگر به هر دلیلی سراغ گزینه دیگری باید بروید:
برای مثال: ظاهر محصول و باطن آن مهم است یا قرار است در آینده محصول باز تولید شود سراغ SoM بروید، برای هزینه کمتر میتونید برید سراغ شرکتهای چینی تولید کننده SoM مثل www.friendlyarm.com.
در غیر این صورت از یک SBC که از پس نیازتون بر میاد استفاده کنید.
به SoM ها اصطلاحاً CoM (Computer on Module) هم گفته میشود.
پایان فصل اول
از خوندن این چند تا مطلب شوکه شدم، از یه طرف یکم نا امید شدم چون فکر میکردم مواردی فرضا مثل آیفون تصویری یا احتمالا DVR دوربینای مدار بسته رو هم میشه با میکرو پیش برد،
از یه طرف هم خوشحالم که فهمیدم چقدر کم سوادم.
مهندس یادگیری امبدد لینوکس واسه مایی که فقط میکرو بلدیم، بیس دانش سخت افزارمون قوی نیست و از درایور نویسی هم چیزی سر در نمیاریم چقدر شدنیه؟
اگه یه نقشه راه ریز دم دستمون بزارید یه دنیا ممنون میشم.
عرض خدا قوت بابت این مجموعه محتوای ارزشمند
سلام وقتتون بخیر
ممنون
مقالات رو تا اخر بخونید و مجدد برگردین مقاله سوم رو بخونید و با توجه به اون یکی از کتباها رو انتخاب کنید و مطالعه کنید.
موفق باشید.
با سلام و تشکر
گفتید uCLinux برای میکروکنترلرهایی هست که MMU ندارند. همچنین این پروژه دیگه زنده نیست. درسته ولی الان خود لینوکس به صورت رسمی از میکروهایی که MMU ندارند پشتیبانی میکنه.
سلام صادق جان
بله در حال حاضر اینگونه است
استاد خیلی سخته
وقتی بدون خوندن کتاب ها میخام مقاله رو بخونم خیلی از کلمه ها رو متوجه نمیشم
از طرفی هم…
اینهمه کتاب زبان اصلی بدون ترجمه؟؟؟؟؟!!!!
میشه خواهش کنم ازتون حداقل پیش نیاز ها و مطالبی که واقعا کاملا نیاز هست رو چکیده بگید که یخورده حجمش کمتر بشه؟
واقعا یه جورایی انگار راه یادگیری غیر ممکنه الان
سلام عزیزم
ببینید، مبحث امبدد لینوکس نیاز به مطالعه عمیق دارد و در ادامه هم برای آن منابع مطالعاتی فارسی منسجمی وجود ندارد
بنابراین تا این لحظه مطالعه کتاب ها به زبان انگلیسی جزو لاینفک ورود به دنیای امبدد لینوکس است
مگر اینکه روزی کتاب ها توسط افراد متخصص در این حوزه ترجمه شوند، که در این حالت زمان از دست میرود ??♂️
به این موضوع دقت داشته باشید که ما در این سلسله مقاله ها سعی کردیم، تا حد امکان ساده و به زبان الکترونیکی ها مبحث امبدد لینوکس را توضیح دهیم، ولی این به این معنی نیست که مبحث ساده است و مانند راه اندازی یک میکروکنترلر می توان به آن نگاه کرد ?
سلام .
خیلی متشکر بابت این این مطلبی که منتشر میکنید .
راستش من تصمیم گرفتم بورد lichee nano با پروسسور f1c100s را تهیه کنم .منتها برام مهم هست که بتونم بدون سیستم عامل هم براش برنامه بنویسم .
ولی به غیر از یک دیتا شیت 21 صفحه ای چیز خاصی در موردش پیدا نکردم .
اما برای f1c200s رفرنس منوال نسبتا کاملی داره (357 صفحه ) که رجیسترهاش رو هم توضیح داده .
احیانا رجیسترهای سری 100 با 200 مشابه هستن که بشه از این رفرنس منوال برای f1c100 استفاده کرد ؟
اصلا رفرنس منوالی که رجیسترها ش رو هم توضیح داده باشه گیر میاد؟ جدیدا چیزی منتشر شده ؟
با سپاس .
سلام بر حسین عزیز
سوال شما در حوزه Bare Metal Programming است که موضوع بحث ما نیست.
برای این مدل چیپها شرکت الوینر Bare Metal Programming توصیه نمیشه ولی شما میتونید از xboot یا RT-Thread و یا اگر یک شرکت بزرگ تولیدی هستید از melis استفاده کنید و البته همان طور که در مقاله ایفون تصویری گفته شد پیدا کردن داکیومنتهای این گونه چیپها کار بسیار سخت و در عموم موارد گران قیمت می باشد.
موفق باشید
سلام
به نظر من هم LicheePi بهتره.
منطق ام این هست که منابع متنوعی از کرنل، بوت لودر،fs و راهنما برای رزبری موجوده اما برای سایر بردها منابع محدودتره.
لذا کسی که با LicheePi شروع کنه بعدا خیلی راحت تر میتونه adapt کنه به رزبری.
لذا با اینکه با اختلاف کم ممکنه رزبری برنده بشه.
اما منطقی تره که LicheePi رو استفاده کنیم.
در پایان دوره فکر کنم همه از این انتخاب راضی باشند.
سلام بر امیر عزیز
تشکر می کنم از توضیحاتی که فرمودید و به نکته ظریفی که اشاره کردید
اجازه بدید مقداری توضیح بدم!
روش 1: ما آموزش امبدد را شروع می کنیم و سخت افزار را هم خودمون پیشنهاد میدیم
دو حالت پیش میاد:
حالت اول روش 1 : برای سخت افزار برد رزپری معرفی می کنیم و تمام، نتیجه اینکه معمولاً همه میپذیرند و شاید چند نفر بگن اگر می پرسیدید هم خوب بود یا چرا فلان چیز را استفاده نکردید که مثلاً ارزانتر هست یا کاربردی تر و . . .
حالت دوم روش 1: برای سخت افزار همین LicheePi را اعلام می کردیم که از نظر قیمت و استفاده در پروژه های جدی تر به دلایلی می تونه بهتر از رزپری باشه! خوب چه اتفاقی می افتاد ؟
این برد LicheePi در استوک فروشگاه های داخلی نیست، بجز یک مورد یا دومورد اون هم به تعداد محدود و با ثبت سفارش خارج و زمان 20 تا 30 روزه تحویل، حالا ما که میدونستیم قراره با LicheePi کار بشه و همراهانمون قطعاً نیاز خواهد داشت، عملاً تعدادی وارد می کردیم تا در اختیار مخاطبین بگذاریم، این کار، هم خوب هست و هم بد!
خوبیش اینجاست که کار راه می افتاد چند درصد جزئی هم سود داشت، بدیش کجاست ؟
اینجا که باید موج صحبت هایی که در گروه های مختلف به دلیل معرفی یک برد مشخص که در بازار هم کم هست و فقط خودمون داریم و گذلشتیم برای فروش را جواب می دادیم، همینطور که الان به خاطر دانش و آگاهی مجانی که در اختیار مخاطب می گذاریم، یک عده در مورد تعدد کامنت ها و لایک خور بودن پست ها و اینها نظر های عجیب و غریب میدن که شما برای این دارید کار می کنید و . . . !!!
{ توی پرانتز عرض می کنم برای این قبیل دوستان:
( اگر تواناییش را دارید بفرمایید، این گوی و این میدان، زحمت بکشید محتوا تولید کنید و مخاطب پیدا کنید و گره ای از گره های صنعت کشور را با دست مبارک خودتون باز کنید ) پایان پیام برای اون دسته عزیزان }
خوب حالا ما چه تصمیمی گرفتیم؟
گفتیم از روش دوم یعنی رای گیری استفاده می کنیم
نتیجه اش هم مشخص شد.
گرچه شاید رزبری بسیار مطلوب کارهای جدی نباشه ولی به هر حال نظر جمع هست و این نتیجه با توجه به عمق دانش مخاطب می باشد و یک روال طبیعی در رای گیری ها.
با این حال آن عزیزان و افرادی که برای رسیدن به توانایی راه اندازی سیستم های امبدد لینوکس هدف گذاری کرده اند و عزمشان جزم است، چه رزپری باشد و چه LicheePi و یا هر SoC دیگری نتیجه خواهند گرفت و موفق می شوند مهارت مورد نظر را کسب نمایند، حتی بدون وجود امثال Rich_Dad و مابقی در جریان آب رودخانه شناور خواهند ماند.
نابرده رنج گنج میسر نمیشود *** مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت *** دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد
موفق باشید
سلام
من چون زحمت کشیدید و خیلی طولانی توضیح دادید، من باب تشکر گفتم چند خطی رو بنویسم.
شما استاد و با تجربه تر از من هستید و برای انتقال حس خوب فقط مینویسم.
جسارت نباشه.
– قدر زر زرگر شناسد:
کسی که این اطلاعات براش مهم باشه قدردان شما خواهد بود.
– تجربه ی شخص من ثابت کرده وقتی یه کاری با نیت خیرخواهانه شروع بشه و در ادامه عایدی مالی هم نصیب متولی بکنه، در بلند مدت با کیفیت تر و مداوم تره.
پس بهتر بود به نظرم بردها به دست خودتون وارد میشد و در اختیار همه قرار میگرفت.
هم به پیشرفت کمک میکرد، هم آلترناتیو ارزون تر رو به بازار معرفی میکرد، هم برای شما عایدی داشت(هر چند محدود و با مارجین پایین) و باعث میشد با انگیزه ی بیشتر ادامه بدید.
– از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست اما در دهان مردم رو نه
از شما بعیده به حرف جماعت همیشه طلبکار گوش بدید(میدونم اینطور نیست و بیشتر جنبه ی عمومی موضوع رو در نظر گرفتید).
اما تجربه نشون داده در بلند مدت نام نیک باقی میمونه نه حرف آدم های به درد نخور.
کما که من خودم همیشه، خودم رو مدیون آقای کی نژاد و avr 1nafar میدونم به خاطر آثار ارزشمندی که تو avr و Xmega به جا گذاشتند.
با اینکه اسمشون رو هم نمیدونم.
کار شما هم در پایان قطعا چیزی از کار این عزیزان کم نخواهد داشت.
سپاسگزارم
سلام امیر جان
خیلی ممنون که از حس خوبت نوشتی
بله با صحبت های شما موافقم و از باب توضیح و اینکه چون ما فرصتی برای کامنت های جانبی نداریم، با دوستان تصمیم گرفتیم که انتخاب سخت افزار به این شکل باشه و انجامش دادیم.
بدون شک املای نانوشته غلط نداره!
همه و مخصوصاً ما هم، در راه پیش رو کسب تجربه می کنیم و امیدواریم به دانش، آگاهی و مهارت مان در کنار شما عزیزان افزوده شود.
شاد و سعادتمند باشید
دوستدارشما
Rich_Dad
سلام .
رزبری zero چطوره ؟
خیلی ارزونه و ظاهرا لینوکس هم ( هرچند دستو پا شکسسته )میخوره.
سلام بر حسین
ممنون از شما، یک نظر سنجی جدید پیرامون موضوع انتخاب سخت افزار در تلگرام گذاشتیم
https://t.me/sisoog/993
به نظر میاد Raspberry Pi 3 Model B را عده ای داشته باشند و البته بقیه دوستان هم باهاش آشنا تر هستند
و از طرفی LicheePi Nano قیمت بسیار پایین تری داره (حدود یک هشتم!) و همراهان جدید با هزینه بسیار کمتری میتوانند آنرا تهیه و به ما بپیوندند.
یکی از موارد مهم در این بخش کار اینست که آموزش ها اساساً بر بستر معماری SoC انخاب شده می باشد و امکانات جانبی روی برد تاثیر عمیقی بر اصل آموزش ندارد، یعنی استفاده از LicheePi Nano از لحاظ قیمت به صرفه تر است و استفاده از Raspberry Pi 3 Model B به نظر عزیزان شاید سهل تر می آید، که البته هیچ اختلافی در زمینه سهل تر بودن یا نبودن با هم ندارند و روال کسب مهارت یکسان است.
با تشکر
موفق باشید
سپاس
هرچند که منابع خیلی قوی و زمانبری رو معرفی کردید! اما منتظر شیوایی بیان خودتونم 🙂
سلام محسن خان
ممنون بایت سطح مطالعه ای که دارید
خیلی ساده بخواهیم با موضوع برخورد کنیم، مبحث امبدد لینوکس اصلاً یک اموزش سطحی نیست که بشه طی بیست یا سی مقاله از الف تا ی یا از بای بسم الله تا تای تمت یا از A to Z اون را آموزش داد و خلاصه کلی کتاب و زیر ساخت را به مخاطب انتقال داد، قاعدتاً و اجباراً نیاز به درک عمیق کلیات، سلسله مراتب و جزئیات با توجه به نیاز فرد و پروژه داره، بنابراین هدف ما ارائه یک مسیر راه شفاف هست برای افرادی که هدف دار تلاش می کنند و تسلط بر امبدد لینوکس از دسته اهداف میان مدت و بلند مدت اونهاست در آینده کاریشون.
موفق باشید
سلام
تشکر فراوان
ایشالا با قدرت ادامه بدی
سلام سجاد جان
متشکرم
سلام.
من یه پیشنهاد خیلی خوب دارم و اون استفاده از کنترل برد های ماینر هاست که هم فراوون هست و هم به قیمت مناسب میشه پیدا کرد حتی دست دوم هم میشه خرید.
دوستانی که اطلاعات دقیق تری دارند درباره کنترل برد ماینر ها لطفا توضیح بدند که ایده من عملی هست یا نه.
سلام بر علی
ببین علی جان، شاید این پیشنهاد جذاب باشه برای بعضی کارها !!
ولی برای یک کار صنعتی یا پروژه اجرایی کسی نمیاد یک برد ماینر بگیره یا اوراق کنه و در سیستمش قرار بده !!
با تشکر از مشارکت شما در بحث
خسته نباشید
عالی هست مهندس
با قدرت ادامه بدید
سلام و تشکر
سلام
مرسی از آموزش خوبتون
بی صبرانه منتظر آموزش های بعدی تون هستم مخصوصا soc های چینی که هیچ اطلاعات از گوگل نمیشه براشون پیدا کرد.
سلام بر شما
سلام بر شما
تشکر می کنم بابت توجه تان
در حال بررسی و آماده سازی مطلب پیرامون انتخاب سخت افزار هستیم
سلام بنظرم بهتره با ابن وضعیت اقتصادی افتضاح که هر روز هم بدتر میشه و بهتر هم نخواهد شد یک مقدار واقع نگر باشیم اینکه شما یا من قلبا به چه چیزی علاقه داریم فعلا ملاک تشخیص اصلح نیست در حال حاضر اکثرا هم خواستارند و هم امکانی غیر از اون نیست که با همون F1C200S کار کنیم اگر در یک کشور با اقتصاد با ثبات زندگی میکردیم یک چیزی… ولی وقتی اینهمه وقت بگذارید که با SoM ها کار کنید یقینا عمل با ارزشی هست ولی به کار کسی نمیاد
سلام بر مهدی عزیز
تشکر بابت صحبت هایی که فرمودید
در حال بررسی و آماده سازی مطلب پیرامون انتخاب سخت افزار هستیم
بسیار ممنون از آموزش خوبتون .
الان قشنگ دارم تو ذهنم طبقه بندی میکنم .
همچنان منتظر ادامه آموزش هستم.
تشکر .
سلام رامین جان
بهترین کار را انجام می دهید، شما موفق می شوید
همچنان منتظر آموزش برنامه نویسی روی f1c100 هستیم
من هم با F1c100 موافق هستم. چون نسبت به قیمت مشخصات و کاربری های خوبی دارد.
جناب مهندس باز هم خوب خوب بود. منتظر ادامه مبحث هستیم.
سلام بر شما
در حال بررسی و آماده سازی مطلب پیرامون انتخاب سخت افزار هستیم
خیلی عالی
مثل مقالات قبلی بسیار خوب و آموزنده بود برای من. موفق باشید.
سلام بر شما
متشکرم
سلام
خیلی ممنون بابت مطالب بی نظیرتون …. بی صبرانه منتظر بخش بعدی هستیم..
سلام جناب ترابی
تشکر بابت پیگیری مطلب
عالی بود.
خدا قوت
سلام و تشکر