در سال 1880 الیور هویساید در مورد اثر پوستی در خط انتقال تلگراف تحقیق میکرد و به این نتیجه رسید که پیچیدن یک عایق به دور خط انتقال میتواند به بدون نویز بودن سیگنال کمک کند و همچنین از همشنوی کابل ها جلوگیری کند.
در همان سال او کابل کواکسیال را در انگلستان ثبت کرد.
کابل کواکسیال (Coaxial Cable) یک نوع کابل الکتریکی است که برای انتقال سیگنالهای فرکانس بالا مانند تلویزیون، اینترنت کابلی، و ارتباطات رادیویی استفاده میشود. ساختار این کابل بهگونهای است که سیگنالها را با کمترین میزان نویز منتقل کند.
این کابل شامل چندین لایه است:
کابل کواکسیال بهمنظور حل مشکلات انتقال سیگنالهای الکتریکی در فرکانسهای بالا و کاهش نویز و تداخلهای الکترومغناطیسی (EMI) اختراع شد. قبل از اختراع آن، انتقال سیگنالهای رادیویی و تلویزیونی با استفاده از کابلهای ساده با چالشهای زیادی مواجه بود.
در اوایل استفاده از کابلها برای انتقال سیگنالها، کابلهای ساده در برابر نویزهای محیطی و تداخلات الکترومغناطیسی حساس بودند. این تداخلات باعث کاهش کیفیت سیگنال و ایجاد مشکلاتی مانند تصاویر یا صدای ضعیف در تلویزیون و رادیو میشد. ساختار چندلایه کابل کواکسیال با شیلد فلزی کمک میکند تا این نویزها را به حداقل برساند.
در مجموع، کابل کواکسیال بهمنظور پاسخ به نیاز به انتقال دادههای با کیفیت و پایدار، بهویژه در فرکانسهای بالا و مسافتهای طولانی، و کاهش تأثیر نویز و تداخل اختراع شد.
50 اهم بودن کابل کواکسیال مقدار امپدانس ذاتی کابل را بیان میکند که توسط ویژگی های فیزیکی کابل تعیین میشود (قطر هسته، قطر داخلی شیلد، دی الکتریک به کار رفته).
در سال 1929 در آزمایشگاه بل آزمایش هایی انجام شده بر روی کابل کواکسیال که نتایج زیر را در بر میگیرد:
77 اهم برای کم ترین سیگنال از دست رفته، 60 اهم برای بالاترین ولتاژ و 30 اهم برای بیشترین میزان قدرت انتقال.
میانگین ریاضی بین 77 و 30 عدد 53.5 است و میانگین هندسی عدد 48 انتخاب 50 اهم یک سازش میان قدرت و تضعیف سیگنال است، همچنین 50 اهم به طور خوبی با امپدانس ورودی آنتن های دوقطبی(hertz antenna , halfwave antenna) سازگاری دارد.
برای انتقال حداکثر قدرت از فرستنده به گیرنده امپدانس فرستنده، خط و گیرنده باید یکی باشد.
مقدار امپدانس لازم برای هماهنگی با آنتنهای تلویزیون (Television antenna) بین 73~75 اهم است، برای این آنتن ها که نیاز به قدرت زیادی ندارند از کابل های 75 اهم استفاده میشود تا کمترین مقدار تضعیف سیگنال را داشته باشد.
آنتنهای تلویزیون استاندارد 300 اهم امپدانس دارند که برای تطبیق امپدانس از بالون (ترانسفورماتور) 4:1 استفاده میشود که امپدانس خروجی آنتن 75 اهم میشود.
شماتیک اجزای اصلی یک خط انتقال
این مقاومت، مقاومت رسانای هسته و شیلد در فرکانس پایین است. در فرکانسهای بالا، اثر پوستی مقاومت موثر را با محدود کردن رسانش به یک لایه نارک از هر هادی زیاد میکند.
مقاومت رسانایی معمولاً بسیار کوچک است برای اینکه عایق با مقاومت بالا استفاده میشوند. در فرکانسهای بالا مقاومت دیالکتریک میتواند به طور قابلتوجهی کم شود.
مقاومت ذاتی بر حسب اهم. امپدانس مجتمع در طول بی نهایت خط انتقال:
R : مقاومت
L : اندوکتانس
G : ضریب هدایت (رسانایی الکتریکی) دیالکتریک
C : ظرفیت خازنی
S :
در فرکانسهای بالا مقادیر ری اکتیو بر مقادیر اکتیو غالب میشوند.(R, G)
با فرض اینکه خواص دیالکتریک در محدوده ی کارکرد کابل به طور قابلملاحظهای بیشتر نشود.
امپدانس ذاتی مستقل از فرکانس است که تقریباً بیشتر از پنج برابر فرکانس قطع شیلد است، فرکانس قطع برای کابلهای معمولی از 600Hz (RG_6A) تا 2000Hz (RG-58c)است.
نویسنده شو !
سیسوگ با افتخار فضایی برای اشتراک گذاری دانش شماست. برای ما مقاله بنویسید.